فهرست مطالب
آیا می دانید غرایز چیست؟ اگر به اینجا رسیده اید یا نمی دانید، یا می خواهید کمی بیشتر بدانید، درست است؟ بنابراین، در این مقاله اطلاعاتی در مورد غرایز خواهیم آورد. علاوه بر یک مرور کلی، اجازه دهید در مورد موضوع از دیدگاه روانکاوی صحبت کنیم، به طور خاص تر، چگونه فروید غرایز را می بیند.
علاوه بر این، برای غنای بیشتر موضوع، اجازه دهید صحبت کنیم. کمی درباره فروید و روانکاوی از این گذشته، دانش هرگز زیاد نیست، اینطور نیست؟
علاوه بر این، فراموش نکنید که در پایان مقاله فضایی برای شما داریم که شک، نظر یا پیشنهاد خود را مطرح کنید. بنابراین، ما خوشحال خواهیم شد که نظر شما را در مورد مقاله و همچنین در مورد آنچه در مورد غرایز درک می کنید، بدانیم.
مفهوم کلی در مورد غرایز چیست
ما می توانیم در مورد غرایز به عنوان مفاهیمی که به دو حوزه تقسیم میشوند فکر کنید: حیوانات و انسانها.
حیوانات
بحث در مورد بخش حیوانی کمی سادهتر است. غرایز رفتارهای معمولی هستند که حیوانات نشان می دهند. با این حال، آنها رفتارهایی هستند که عمدتاً با بقا مرتبط هستند. معنی آن چیست؟ به این معنی است که وقتی حیوان احساس خطر می کند، به گونه ای عمل می کند که انتظار می رود. بنابراین، تهدید همیشه مستقیما متوجه او نمی شود، بلکه می تواند تهدیدی برای گروه، گونه های او نیز باشد.
و در مورد حیوانات، این رفتار.در نتیجه یک محرک رخ می دهد. یعنی وقتی رفتار تحریک می شود، حیوان تا کاری را که لازم بداند انجام ندهد متوقف نمی شود. بنابراین می توان گفت که او برای شروع بازیگری به چیزی نیاز دارد، اما رشد او خودکار است و نمی توان پایان او را دستکاری کرد. به عنوان مثال: یک شیر شروع به داشتن صد توله در یک بستر نمی کند تا مانند حشرات به گونه های خود ختم نشود. به همین ترتیب، حشرات گورخرها را برای غذا نمی کشند. بنابراین آموزش وجود ندارد. حیوان با دانستن اینکه چه کاری باید انجام دهد به دنیا می آید و در میان انواع مختلف رفتار غریزی موجود، می توانیم موارد زیر را برجسته کنیم:
- مهاجرت؛
- دفاع؛
- حفاظت از جوانان؛
- و حمله.
انسانها
اکنون غرایز انسان پیچیده تر هستند. به هر حال، با توجه به عقلانی بودن انسان ها و زندگی در اجتماعات فرهنگی، تعیین نحوه عملکرد آنها دشوارتر است.
همچنین ببینید: خواب هراسی: روانشناسی پشت ترس از خوابیدن یا به خواب رفتنلازم به این است که آیا الگوهای رفتاری امری فطری هستند یا آموخته شده اند؟ یا حتی اگر انسان بتواند به نحوی غرایز خود را کنترل کند. به هر حال، الگوهایی وجود دارد که متفاوت نیستند، به عنوان مثال: مادری که به کودکش شیر می دهد. و در مواقع خطر شدید، فرد به دنبالزنده ماندن. با این حال، آیا این همه چیز است؟
زیگموند فروید یکی از افرادی بود که بیش از همه به این موضوع توجه داشت. بنابراین، در زیر در مورد او صحبت خواهیم کرد، تحقیقات او چیست و غرایز را چگونه می بیند.
زیگموند فروید کیست
بیوگرافی
زیگموند شلومو فروید در ششم بیش از 1856 در فرایبرگ در ماهرن در امپراتوری سابق اتریش به دنیا آمد. او پسر یاکوب فروید و املی ناتانسون بود و خانوادهاش از دستورات یهودی پیروی میکردند. فروید در 17 سالگی تحصیل در رشته پزشکی را در دانشگاه وین آغاز کرد.
تخصص او معطوف به درمان بیماریهای روانی بود که تحصیلاتش از آنجا شروع شد. از این مطالعات نظریه جدیدی ایجاد شد که برای روانشناسی از اهمیت بالایی برخوردار است. این نظریه در مباحث بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
فروید در 14 سپتامبر 1886 با مارتا برنیز در شهر هامبورگ ازدواج کرد. دانستن و تمایل به ازدواج با برنایز یک واقعیت مهم برای فروید بود. نه فقط برای مسائل احساسی، بلکه برای حرفهاش.
از آنجایی که تحقیقات بازده مالی زیادی نداشت، فروید شروع به کار در بیمارستانها کرد. این وضعیت افق هایی را برای فروید باز کرد، مانند کار در یک بیمارستان روانپزشکی معروف که مطالعات مربوط به هیستری را ترویج می کرد. بنابراین، با آن، تمرکز مراقبت او تغییر کرد و شروع به تماس بیشتر با مجموعه ای از علائم کرد.ظاهراً عصبی است.
زندگی در دوران نازیسم و پس از آن
در طول نازیسم، پنج خواهر فروید در اردوگاه های کار اجباری مردند. در سال 1938 به دلیل این مشکل فروید به انگلستان پناهنده شد و در آنجا ماند تا در سال 1939 در سن 83 سالگی درگذشت. مرگ او به دلیل سرطانی بود که باعث شد او احساس درد زیادی کند.
همچنین بخوانید: روانشناسی چیست؟ مفهوم و روش های اصلیدر طول ازدواج او صاحب شش فرزند شد: ماتیلد (1887)، ژان مارتین (1889)، الیور (1891)، سوفی (1893) و آنا (1895). آنا تولد دلخواه خود را نداشت و فروید عفیف ماند تا پس از او فرزندان بیشتری نداشته باشد. علیرغم اینکه فروید در ابتدا او را نمی خواست، اما در طول زندگی آنا روابط نزدیکی با آنا حفظ کرد.
من برای ثبت نام در دوره روانکاوی اطلاعاتی می خواهم>
درباره زندگی اولیه فروید اطلاعات زیادی در دست نیست، زیرا او دو بار نوشته های خود را از بین برد. این زندگینامهنویس رسمی او، ارنست جونز بود که از افراد بعدی محافظت کرد. بنابراین، آنچه ما از آن مطمئن هستیم این است که فروید یکی از محققان اصلی غرایز انسان است. و نظریه جدید او به نام روانکاوی راه هایی را با توجه به این مفهوم باز کرد.
روانکاوی چیست
فروید ثابت کرد که افرادی که احساسات خود را بیرون نمی گذارند به ذهن خود می رسند. بیمار بنابراین، این افراد، برای او، توانستند اینها را ببندنداحساسات آنقدر در ذهنشان است که آنها را فراموش کرده اند. اما فراموش کردن باعث ناپدید شدن آنها نمی شود. بنابراین، این احساسات سرکوب شده می توانند دوباره ظاهر شوند و تأثیر منفی بگذارند.
روانکاوی تلاش می کند تا عملکرد ذهن را توضیح دهد، با هدف توسعه درمانی برای اختلالات روانی و روان رنجوری. این خط نظری در پی آن است که تمایلات ناخودآگاه را با رفتارها و احساسات افراد مرتبط کند.
به این ترتیب، اگر برای فروید این سرکوب احساسات است که باعث ایجاد ذهن بیمار می شود، پس روانکاوی می آید. با هدف تجزیه و تحلیل آنها. نه تنها برای تجزیه و تحلیل، بلکه برای به دست آوردن آن و درک چگونگی کارکرد و نحوه برخورد با آن.
نظریه ذهن
با توجه به این تمرکز در ذهن، نظریه به عنوان "نظریه ذهن" نیز شناخته می شود. همانطور که در بالا گفتیم، غرایز مستقیماً با رفتار مرتبط است. و اگر روانکاوی رفتارها را تحلیل می کند، پس غرایز را از این منظر چگونه می بیند؟ در مبحث بعدی به شما خواهیم گفت.
غرایز برای فروید چیست
از نظر فروید، پدر روانکاوی، غرایز ارثی نیستند، بلکه محرک های درونی بدن هستند. او غرایز را به دو دسته تقسیم کرد:
- 11> 1>زندگی
علی رغم تقسیم بندی طبقه بندی، از نظر فروید، این دو نوع غریزه نوعی اتحاد دارند. برای او یکی از عوامل محرک غرایز میل جنسی است. به عنوان مثال، رفتار جنسی برای حفظ زندگی دریچه ای در میل جنسی دارد.
مطالعات او برای مدت طولانی بر میل جنسی متمرکز بوده است، حتی در مورد اینکه چگونه برخی سرزنش ها می توانند با این رفتار تداخل داشته باشند. مطالعات مربوط به غریزه مرگ پس از جنگ جهانی اول و شروع بیماری او بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. حالت غیر آلی یعنی اینکه درد را از بین ببریم تا درد تمام شود. با این حال، با توجه به اینکه بسیاری از دردها درونی هستند، این تخریب برای نابود کردن خود است. از نظر فروید، وقتی غرایز غیرعادی اتفاق میافتند، نیاز به مراقبت دارند. بالاخره ما موجوداتی عاقل هستیم و تا حدودی بر غرایز خود کنترل داریم. با این حال، وقتی نمیتوانیم آنها را کنترل کنیم، میتواند به این معنی باشد که چیزی در ذهن ما اشتباه است.
برای مثال، به این دلیل نیست که ما یک مشکل داریم.غریزه جنسی که ما بدون توجه به هر چیزی می توانیم آن را درک کنیم. کسی که نمی تواند این غریزه را کنترل کند، یا آن را به هر قیمتی سرکوب می کند، ممکن است دچار آسیب های روحی مرتبط با آن شود.
دوره روانکاوی بالینی ما را بررسی کنید
با توجه به آنچه افشا شده است، توصیه می شود در مواقعی که در موقعیت های کنترل نشده قرار گرفتیم، آگاه باشیم و از او کمک بگیریم. افرادی هستند که خستگی ناپذیر در این مورد مطالعه کرده اند و مایل به کمک هستند. این مورد در مورد اساتید دوره روانکاوی بالینی ما صادق است. پیشنهاد می کنیم پروپوزال خود را بررسی کنید!
برای ثبت نام در دوره روانکاوی اطلاعاتی می خواهم .
همچنین ببینید: کتاب های کارل یونگ: فهرست تمام کتاب های اوما افراد متفکر هستیم و باید سعی کن اینطور عمل کنی غرایز برای حفظ حیات و گونه های انسانی و حیوانی مهم و ضروری است. این یک حقیقت است. شما چی فکر میکنید؟ آیا با فروید موافقید؟ آیا موضوع را مطالعه کرده اید؟ اینجا در نظرات به ما بگویید.