50 سایه خاکستری: نقد فیلم

George Alvarez 25-05-2023
George Alvarez

سینما به صحنه ای برای چندین اقتباس تبدیل شده است که دیدگاه خاص خود را به داستان هایی که قبلاً در کتاب ها گفته شده است داده اند. یکی از این پروژه ها فیلم 50 سایه خاکستری بود که توشه ای عمیق تر از آنچه به نظر می رسد با خود حمل می کند. تجزیه و تحلیل فیلم را بررسی کنید و درک کنید که چگونه هر قطعه در آنجا جا می شود.

طرح داستان

آناستازیا استیل یک دانشجوی جوان ساده و ساده است. دوستی در نهایت بیمار می شود و برای نجات او از از دست دادن شغل، در نهایت به جای او برای مصاحبه سفر می کند. ایده مصاحبه با یک تاجر جوان ثروتمند به نام کریستین گری برای کالج بود . با این حال، بدون اینکه متوجه شود، پسر رازهایی را با خود حمل می کند.

با این حال، کریستین به زن جوان علاقه نشان می دهد و در نهایت با او در محل کار ملاقات می کند. او موافقت می کند که در جلسه عکس پیشنهادی او شرکت کند، اما به طرز عجیبی او را پس از یک جلسه تنها می گذارد . بعداً، همانطور که قبلاً بود، در نهایت او را برمی‌گرداند و او را از آزاری که تقریباً به پایان می‌رسید نجات می‌دهد.

با گذشت زمان، این دو نفر صمیمی‌تر می‌شوند و آناستازیا قراردادی را امضا می‌کند تا این رابطه محرمانه بماند. . تنها در این مرحله است که پسر ارتباط خود را با سادومازوخیسم آشکار می کند و دیدگاه زن جوان خوش رفتار را دگرگون می کند. قرارداد امضا شده در نهایت به دلیل درگیری که کریستین با خود دارد متزلزل می شود .

تسلیم آناستازیا

آناستازیا موضع می گیرددید روشن از موضوع سلطه مونث . با توجه به کنجکاوی او، او در نهایت شیفته رفتار کریستین می شود و به آنچه برای یک رابطه لازم است تسلیم می شود. با این حال، زن جوان نماینده هر چیزی است که با مسیحیت مخالف است. او بی گناه است، او برخلاف پسر، عشق را به شیوه ای شیرین و حساس تصور می کند.

در حالی که کریستین کنترل خود را بر او اعمال می کند، کم کم آناستازیا منطقه راحتی خود را ترک می کند. با این حال، آنچه او از یک رابطه انتظار دارد چیزی است که او نمی تواند ارائه دهد . به تدریج، دقیقاً همین نابرابری ها است که آنها را از هم جدا می کند. با توجه به نوع نگاه او به زنان، شروع به هجوم به فضای زن جوان می کند.

با وجود اینکه آناستازیا تلاش می کند تا او را درک کند، کریستین همچنان او را از نظر احساسی و بدون دلیل جدا می کند. از آنجایی که او فقط به دنبال لذت در رابطه جنسی نیست، نتیجه می گیرد که هیچ چیز ثمربخشی از این تماس حاصل نمی شود. او متوجه می شود که او چیزی جز کسی نیست که به او خدمت کند، تصمیم می گیرد از آنجا دور شود و پسر را رها کند .

همچنین ببینید: قانون بازگشت در علم و روانکاوی چیست؟

چهره بی رحم کریستین گری

در 50 Shades of Grey، واضح است که کریستین نماینده نیروی غالب در شرکت و زندگی شخصی او است . بدیهی است که اقتداری که او دارد مسئول موفقیت اولیه او در زندگی حرفه ای بود. به این ترتیب با کنترل بیش از حد، در بازار مالی شهرت یافت.

اما همین کنترلزندگی شخصی و روابط شما را تحت تاثیر قرار می دهد. مشکل در ناتوانی آشکار در برقراری ارتباط عاطفی با کسی است . پاسخ در جدایی از مادری است که معتاد به مواد مخدر بود و زود مرد. کریستین زندگی جنسی خود را در 15 سالگی با دوست مادر خوانده‌اش آغاز کرد.

بدیهی است که اختیارات بیش از حد او به فقدان مادر بیولوژیکی‌اش مربوط می‌شود. بنابراین، هر گونه رابطه و تماسی اجتماعی به احساساتی اشاره دارد که مادر مرده برانگیخته است. به این ترتیب، به سادومازوخیسم برای کنترل هر چهره زنی که با آن برخورد می کند متکی است . علاوه بر این، رنج او با احساس گناه دوران کودکی مرتبط است.

همچنین ببینید: هرمنوتیک چیست: معنا و مصادیق

رابطه

ما می توانیم در 50 سایه خاکستری ببینیم که رفتار توهین آمیز کریستین به دلیل از دست دادن مادرش است. مرد جوان با یادآوری عقده ادیپ سعی می کند تصویر خود را در زنانی که با آنها رابطه دارد بازسازی کند . با این حال، این عشقی که او به دنبال آن است را با خشمی که احساس می کند مخلوط می کند. در نتیجه، او خود را منزوی می کند و موضعی بسیار متکبرانه اتخاذ می کند.

با توجه به رفتار او، او در نهایت الگویی ایجاد می کند که می تواند در این موارد خلاصه شود:

تکبر.

بعضی از افراد به دلیل هوشی که دارند در گفتار و رفتار خود غرور طبیعی را پرورش می دهند. برای مسیحی، غرور در خدمت فرافکنی حضور او بر زنان و ترساندن آنهاست . این راهی است برای واژگون کردن آنها به خواست شما. با آن، بیشتر می شودبه راحتی آنها را وادار به برآوردن نیازها و خواسته هایش کرد.

ضداجتماعی

به دلیل احساس گناهی که ذهن کودکانه اش به آن دامن زده است، از نزدیک شدن به مردم اجتناب می کند. این آسیب در صورت بروز رویکردهای صمیمانه تر، از بروز ناامیدی های جدید جلوگیری می کند. حتی با تمام حالت های سفت و سخت و حتی بی ادبانه ای که دارد، با همان ترک های قبلی ادامه می دهد .

همچنین بخوانید: امنیت عاطفی: مفهوم در روانشناسی

بی میلی به "نه"

به تدریج، آناستازیا صدای خود را پیدا می کند و شروع به تحمیل خود به کریستین می کند و مانع از تسلط کامل او بر او می شود. حتی با وجود همه تربیتی که او داشته است، یک طرف نابالغ وجود دارد که با آن مبارزه می کند. اساساً، کریستین نمی داند چگونه "نه" را برای پاسخ قبول کند .

پیامدهای آن لمس

به خاطر ناتوانی او در انتخاب تغییر به نفع هر دو، کریستین در پایان 50 سایه خاکستری رها شده است. به این دلیل است که آناستازیا متوجه شد که اگر آن فرد محبوب به همان شکلی که هست ادامه دهد، هیچ چیز در آن رابطه نمی تواند رشد کند. اگر این رفتار را به دنیای واقعی بیاوریم، مطمئناً یک فرد به پایان خواهد رسید:

من اطلاعاتی را برای ثبت نام در دوره روانکاوی می خواهم .

ناامن

به دلیل تمایل به اعمال کنترل بیش از حد، در صورت برداشته شدن آن، شخصی احساس ناامنی و محافظت نمی کند . مانند اغراق کریستین، او نیاز به قرارداد داشتاحساس خوب و در موقعیت مناسب داشته باشید با این حال، اگر این از کنترل خارج شود، ناامنی زندگی او را فرا خواهد گرفت.

انزوا

همه آنطور که مسیحی معتقد است و تمرین می کند احساس لذت را ندارند. از آنجایی که او نمی داند که هر یک محدودیت هایی دارد، در نهایت از دیگران جدا می شود . به محض اینکه تصورش از بین می رود، احساس تنهایی می کند و کسی را ندارد که به او مراجعه کند. تنها بودن تبدیل به یک محافظ می شود.

لرزه احساسی

اگرچه ذهنی است، مسیحی از نظر عاطفی خود را سرد، سلطه جو و محاسبه گر تربیت کرده است . از سوی دیگر، آناستازیا کاملاً مخالف این رفتار است. وقتی کریستین به آینده ای با او فکر می کند، با گذشته خود درگیر می شود.

همانطور که برنامه ریزی شده بود، زن جوان در نهایت جنبه روستایی و تحریک آمیز او را می شکند در نتیجه، این به شکنجه پسری ختم می‌شود که نمی‌داند چه کاری باید انجام دهد.

نظرات نهایی در مورد 50 سایه خاکستری

علی‌رغم استقبال متفاوت تماشاگران، 50 سایه های خاکستری نقشه جالبی از ذهن انسان است . این فیلم به وضوح قدرت تروما در زندگی یک فرد و چگونگی شکل دادن به شخصیت آنها را نشان می دهد. به این ترتیب، ما محرک هایی را که منجر به اعمال افراطی یک فرد می شود مثال زده ایم.

با این حال، شایان ذکر است که همان ضربه می تواند عواقب متفاوتی را ایجاد کند.بستگی به شخص دارد . این با توجه به سابقه زندگی شما و تجربیاتی که در دوران رشد پرورش داده اید متفاوت است. با این وجود، 50 سایه خاکستری به عنوان یک پارامتر اولیه برای ما عمل می کند تا شکنندگی انسان در مواجهه با رویدادهای اجتناب ناپذیر و طبیعی را بازتاب دهیم.

اگر به فیلم علاقه دارید و می خواهید پویایی روانشناختی شخصیت ها را بهتر درک کنید، در دوره آموزشی ما ثبت نام کنید روانکاوی بالینی. این دوره شما را به اطلاعاتی مجهز می کند تا انگیزه های پشت رفتارهای نامنظم افراد را درک کنید. خودشناسی جنبه های سطحی را که از رویکرد عمیق تر به زندگی جلوگیری می کند پاک می کند .

کلاس های ما مجازی هستند و به شما امکان می دهند هر زمان و هر کجا که می خواهید مطالعه کنید. با این کار، یادگیری شما در زمان خود بهینه و توسعه می یابد . در این مسیر، از حمایت اساتید واجد شرایط ما برخوردار خواهید شد، استادان این رشته، که پتانسیل های شما را کشف خواهند کرد.

این فرصت را تضمین می کند که دانش خود را در مورد روابطی که حفظ می کنید، افزایش دهید. دوره روانکاوی ما را بگذرانید. اگر این پست در مورد 50 سایه خاکستری را دوست داشتید، حتما آن را با آشنایان و دوستان خود به اشتراک بگذارید!

George Alvarez

جورج آلوارز یک روانکاو مشهور است که بیش از 20 سال است که در این زمینه فعالیت می کند و در این زمینه بسیار مورد توجه است. او یک سخنران مورد توجه است و کارگاه ها و برنامه های آموزشی متعددی را در زمینه روانکاوی برای متخصصان صنعت سلامت روان برگزار کرده است. جورج همچنین یک نویسنده ماهر است و چندین کتاب در زمینه روانکاوی نوشته است که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. جورج آلوارز به اشتراک گذاری دانش و تخصص خود با دیگران اختصاص دارد و یک وبلاگ پرطرفدار در دوره آموزشی آنلاین روانکاوی ایجاد کرده است که به طور گسترده توسط متخصصان بهداشت روان و دانشجویان در سراسر جهان دنبال می شود. وبلاگ او یک دوره آموزشی جامع ارائه می دهد که تمام جنبه های روانکاوی، از تئوری تا کاربردهای عملی را پوشش می دهد. جورج مشتاق کمک به دیگران است و متعهد است که در زندگی مشتریان و دانش آموزان خود تغییرات مثبتی ایجاد کند.