فرار از واقعیت

George Alvarez 18-10-2023
George Alvarez

در مورد فرار از واقعیت چه می دانید؟ از قدیم الایام می توان گرایش انسان به گریز از واقعیت را مشاهده کرد، حتی اگر این گریز اغلب لحظه ای باشد.

درک فرار از واقعیت

هنگام مطالعه انسان شناسی، می توانید اگر متوجه شوید که از مدت ها پیش، داستان های تخیلی در میان اولین مجموعه های انسانی خلق شده اند، و وجود اسطوره ها و داستان ها در تمامی فرهنگ ها و تمدن ها تا به امروز وجود دارد. این نیاز به فرار از واقعیت با گریز از ناراحتی، درد، اضطراب و ترس مرتبط است.

این یک راه جایگزین برای نادیده گرفتن تجربیاتی است که مطابق با خواسته‌های درونی هر یک نیست، یا نمی توان آن را به صورت عقلانی توضیح داد. از طریق توانایی انسان برای اندیشیدن، می توان واقعیتی متفاوت از آنچه در آن زندگی می کنیم تصور کرد، با این حال، این واقعیت آفریده شده با خیال پردازی مطابقت دارد که فقط به حوزه ایده ها محدود می شود. و در بسیاری از مواقع، هرگز محقق نمی شود.

هر فردی با توانایی های ذهنی خود که به خوبی کار می کند، در مقطعی از زندگی خود خیال پردازی کرده است. خیال پردازی درباره آینده ای ایده آل یا صرف ساعت ها برای تصور اینکه داشتن یک رابطه عاشقانه طاقت فرسا با کسی چگونه خواهد بود نمونه هایی از خیال پردازی های رایج هستند.

فرار از واقعیت و خیال

فانتزی زمانی مضر می شود که با آن همپوشانی داشته باشدواقعیت، و فرد در دام ایده آل سازی می ماند، از رویارویی با دنیای بیرونی و ملموس خودداری می کند. کودکان متخصص در خیال پردازی هستند، آنها در دنیای تخیل زندگی می کنند، جایی که هر چیزی ممکن است.

آنها عاشق قصه ها و داستان ها هستند، ساعت ها را صرف بازی و زندگی دادن به عروسک های بی جان می کنند، خود را ابرقهرمان می دانند، ادعا می کنند که ابرقدرت دارند و خود را در دنیایی موازی غوطه ور می کنند که در آن می توانند پری، الف یا حتی بزرگسال باشند. در بازی‌های «باورسازی»، آن‌ها مانند بازیگران سریال‌ها و فیلم‌ها رفتار می‌کنند، شخصیت را لباس می‌پوشانند و آن‌ها را در حد توانایی خود برای تقلید تفسیر می‌کنند.

اما با گذشت زمان، کودک به تدریج رشد می‌کند. ، او متوجه می شود که دنیا به آن زیبایی و شیرینی نیست که در کارتون ها ارائه شده است. کم کم متوجه می شود که بابانوئل برای کریسمس هدیه نمی آورد و آن کسی که هدیه را به جای دندان گذاشته مادر بوده است نه پری دندان.

دنیایی از مسئولیت ها

کودک شروع به وارد شدن به دنیایی از مسئولیت ها می کند و سپس ملالت بخشی از زندگی او می شود. حالا دیگر نمی تواند همیشه بازی کند، باید درس بخواند، به مدرسه برود، اسباب بازی ها را به اشتراک بگذارد، از بزرگانش اطاعت کند، و فهرست تعهدات فقط با گذشت زمان بیشتر می شود، تا زمانی که به نقطه ای برسد که که عروسک ها کنار گذاشته می شوند، کتاب هاداستان‌های کودکانه به کتابخانه اهدا می‌شود، فانتزی‌های ابرقهرمانی در زیرزمین نگهداری می‌شوند.

روانکاو فروید این فرآیند بلوغ را مورد مطالعه قرار داد، که در آن کودک دیگر بر اساس اصل لذت حکومت نمی‌کند و بر اساس اصل واقعیت می‌گذرد. او ادعا می کند که فرآیندی است که وقتی والدین، بستگان، معلمان و جامعه به طور کلی شروع به ادغام کودک در تمدن و فرهنگ کنونی می کنند، اتفاق می افتد.

در آن زمان است که آموزش آموزش داده می شود. ارزش های اخلاقی، سنت ها، آداب و رسوم و قوانین موجود در زندگی بزرگسالی. این فرآیند بلوغ رنج روانی را ایجاد می کند، زیرا اکنون دیگر نمی توان تمام خواسته ها را برآورده کرد و در این لحظه است که سرکوب شروع می شود.

فرار از واقعیت و خواسته ها

برخی خواسته ها باید سرکوب شوند و از غربال اجتماعی عبور کنند. بنابراین، شنیدن اینکه مردم می گویند "کاش می توانستم دوباره کودک باشم، زندگی بزرگسالی بسیار دشوار است" یا "در دوران کودکی از آن لذت ببرید، این بهترین مرحله زندگی است، " یک بزرگسال پر از مسئولیت ها و تعهدات است.

واقعیت خود را به عنوان مجموعه ای از ناممکن ها و موانع به بزرگسالان نشان می دهد که آنها برای تحقق خواسته های خود باید با آنها روبرو شوند و بر آنها غلبه کنند. تصور اکتسابی این است که تحقق رویاها بسیار پیچیده تر از اگر استفکر کردم.

درآوردن ایده ها از حوزه تخیل و به کار بردن آنها چالش برانگیز است. اکنون ناامیدی بخشی از روال روزمره است. حتی با انجام هر کاری که انتظار می رود، برنامه ها ممکن است مطابق انتظارات اتفاق نیفتند، زیرا دنیای بیرونی وجود دارد که در آن پدیده های طبیعی، فرهنگ و جامعه به طور مستقیم بر این رویدادها تأثیر می گذارند.

همچنین بخوانید: پانجنسی: چیست، ویژگی ها و رفتار

انتظارات واقعی

توقعات در حال حاضر باید واقعی باشند، زیرا اگر اینطور نباشند، باعث ناراحتی و ناامیدی مداوم می شوند. در رشد شخصیت انسان، مکانیسم‌های دفاعی نفس ظاهر می‌شود که دقیقاً در خدمت نگه داشتن فرد در سپهر ایده‌آل است و او را از هر چیزی که می‌تواند باعث درد یا رنج او شود، دور نگه می‌دارد> هر چیزی که می تواند دیدگاه ذهنی او نسبت به دنیا و خودش را متزلزل کند.

همچنین ببینید: سندرم کودک میانی: چیست، چه تأثیراتی دارد؟

هدف محافظت است، اما اغلب این مکانیسم های دفاعی مضر می شوند، زیرا با اجتناب از قرار گرفتن در معرض مشکلات، چالش ها و مشکلات ، از واقعیت فاصله می گیرد و امکان تکامل، تسخیر، پیشرفت و بلوغ وجود ندارد. یکی از مکانیسم‌های دفاعی مشاهده شده انکار است. فرد واقعیت بیرونی را انکار می کند و آن را با ایجاد یک واقعیت خیالی جایگزین می کند.

نمونه بارز آن افرادی هستند که عزیزان خود را از دست داده اند و معمولاً در ابتدا فقدان را نمی پذیرند و درموارد جدی تر، در انکار بمانید تا جایی که غم را نادیده بگیرید و طوری رفتار کنید که گویی آن عزیز هنوز زنده است. در این زمینه است که روان پریشی ها، و اختلالات مربوط به این ویژگی شخصیتی ظاهر می شوند.

من اطلاعاتی برای ثبت نام در دوره روانکاوی می خواهم .

فرار از واقعیت و پسرفت

پسرفت مکانیزم دیگری است که با توسل به رفتار کودکانه به دنبال فرار از واقعیت است. آن‌ها بزرگسالانی هستند که وقتی در زندگی روزمره خود دچار ناراحتی‌های کوچک می‌شوند، به شیوه‌ای کودکانه واکنش نشان می‌دهند، گریه می‌کنند، عصبانی می‌شوند و زمانی که به آنچه می‌خواهند نمی‌رسند، دقیقاً مانند کودکان لوس رفتار می‌کنند. ما می‌توانیم فرار از واقعیت را در موقعیت‌های مختلف روزمره ببینیم.

افرادی که ساعت‌ها را صرف بازی‌های ویدیویی می‌کنند، افرادی که بیش از حد مشروبات الکلی می‌نوشند، روزهایی را صرف سریال‌های ماراتن در نتفلیکس می‌کنند، افرادی که از مواد مخدر شیمیایی سوء استفاده می‌کنند، افرادی که مکرر به بازی‌های ویدیویی متوسل می‌شوند. تجارب توهم زا، خوابیدن بیش از حد و غیره این مثال ها و بسیاری دیگر نشان می دهد که فرار از واقعیت رایج تر از آن چیزی است که تصور می شود.

و سوالی که باقی می ماند این است:: تو چی هستی سعی می کنید فراموش کنید، یا وقتی ساعت ها صرف بازی های ویدیویی می کنید، از چه چیزی می خواهید فرار کنید؟ یا وقتی مست می شوید؟ در هنگام استفاده از داروهای سخت یا کمتر؟ از نگاه کردن به چه چیزی اجتناب می کنید؟

نتیجه

فرار از واقعیتلحظه ای احساس کاذب دور انداختن مشکلات را به ارمغان می آورد. اما گریز از واقعیت مشکلات را حل نمی کند، برعکس آن ها را تداوم و تشدید می کند. فشار دادن گرد و غبار به زیر فرش باعث ناپدید شدن گرد و غبار نمی شود، بلکه فقط آن را جمع می کند، تا زمانی که به نقطه ای برسید که دیگر نتوانید آن را نادیده بگیرید.

همچنین ببینید: رویای بوسه زبان

بنابراین به جای دوری از مشکلات، چالش ها و دردهای زندگی، باید درک کرد که اجتناب از آنها باعث ایجاد تضادها و دردهای بیشتر می شود، زیرا در نهایت رنج اجتناب ناپذیر است. زندگی با مشکلات احاطه شده است و آنها وجود دارند تا حل شوند.

بنابراین، درک این نکته مهم است که وقتی بالغ هستید، مسئولیت پذیری، تصمیم گیری و تحمل عواقب آن ضروری است. خیال پردازی خوب است، گهگاه رویاپردازی احساسات شگفت انگیزی را به ارمغان می آورد، اما باید چشمان خود را باز کنید، پاهای خود را روی زمین بگذارید و با شجاعت واقعیت را در آغوش بگیرید.

این مقاله توسط ایوانا اولیویرا، دانشجوی IBPC، دانشجوی کارشناسی ارشد روان‌آموزی. برای برقراری ارتباط، فقط یک ایمیل به این آدرس ارسال کنید: [email protected]

George Alvarez

جورج آلوارز یک روانکاو مشهور است که بیش از 20 سال است که در این زمینه فعالیت می کند و در این زمینه بسیار مورد توجه است. او یک سخنران مورد توجه است و کارگاه ها و برنامه های آموزشی متعددی را در زمینه روانکاوی برای متخصصان صنعت سلامت روان برگزار کرده است. جورج همچنین یک نویسنده ماهر است و چندین کتاب در زمینه روانکاوی نوشته است که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. جورج آلوارز به اشتراک گذاری دانش و تخصص خود با دیگران اختصاص دارد و یک وبلاگ پرطرفدار در دوره آموزشی آنلاین روانکاوی ایجاد کرده است که به طور گسترده توسط متخصصان بهداشت روان و دانشجویان در سراسر جهان دنبال می شود. وبلاگ او یک دوره آموزشی جامع ارائه می دهد که تمام جنبه های روانکاوی، از تئوری تا کاربردهای عملی را پوشش می دهد. جورج مشتاق کمک به دیگران است و متعهد است که در زندگی مشتریان و دانش آموزان خود تغییرات مثبتی ایجاد کند.