انسان موجودی اجتماعی است: 3 نظریه علمی

George Alvarez 18-10-2023
George Alvarez

آیا با این جمله موافقید که انسان موجودی اجتماعی است ؟ خوب، اگر موافق هستید، بدانید که متفکران بزرگی در کنار شما هستند که می توانند این گفته را تأیید کنند. در متن امروز بازتاب 4 متفکر فوق العاده مشهور را می آوریم. در حالی که 3 نفر از آنها دفاع می کنند که انسان یک حیوان اجتماعی است، 1 نفر دفاع می کند که در واقع هر انسانی اساساً بد است. با خواندن تمام تأملاتی که آماده کرده ایم، متوجه شوید چه کسی این را گفته است!

با 2 نظریه که بر اساس این فرض عمل می کنند و 1 دیدگاه مخالف آشنا شوید

اگر به آنچه گفتیم توجه کرده باشید در بالا و عنوان این بخش را بخوانید، ریاضی نباید منطقی باشد. توضیح می دهیم: با وجود اینکه ما 3 بازتاب ارائه می دهیم، اما یکی از آنها توسط یک دوتایی بسیار معروف ساخته شده است. بدون مقدمه، سخنرانان متن امروز را تقدیم می کنیم:

  • ارسطو،
  • مارکس،
  • انگلس،
  • و هابز.

ارسطو: انسان موجودی اجتماعی است زیرا حیوانی است که به سایر اعضای گونه نیاز دارد

بیایید بحث اجتماعی بودن انسان را از طریق یکی از قدیمی ترین تأملات این موضوع آغاز کنیم. . بیهوده نیست که باید به یونان برگردیم، زیرا ارسطو این درس را به ما خواهد آموخت. از نظر او انسان به افراد دیگر نیاز دارد زیرا موجودی نیازمند است. بنابراین، او به افراد دیگر نیاز دارد تا احساس رضایت و خوشبختی کند.

از نظر فیلسوف، می توان تقسیم کرد.گونه های جانوری در گروه های مختلف آنها عبارتند از:

  • جمعیان (koinonia) ،
  • انفرادی (monadika) ،
  • کسانی که مستعد زندگی اجتماعی هستند (politika)،
  • و کسانی که به طور پراکنده زندگی می کنند (sporadika) .

در این در واقع، انسان به سه گروه اول تعلق دارد. اگرچه برخی افراد انزوای خاصی را ترجیح می دهند، اما هیچ کس به تنهایی صد در صد خوب زندگی نمی کند. بعلاوه، تجلی بزرگترین عظمت انسانی تنها در همزیستی ممکن است. ما در اینجا در مورد زبان صحبت می کنیم، زیرا با وجود زبان های حیوانی، هیچ گونه دیگری نمی تواند صحبت کند.

مارکس و انگلس: فردگرایی بورژوایی یک ساخت است. انسان موجودی اجتماعی است

وقتی صحبت از زندگی سیاسی شد، ما قبلاً از فرصت استفاده کرده ایم تا با توجه به دیدگاه مارکس و انگلس در مورد انسان بحث کنیم. همه پیش فرض های خود را کنار بگذارید. و پارتی بازی ها برای اینکه بفهمند در مورد انسان چه می گویند. اگرچه این ایده‌ها از دیدگاه مارکسیستی سرچشمه می‌گیرند، چیزی که یونانی‌ها و تروجان‌ها آن را دوست ندارند، مهم است که بدانیم در آنچه دوست دارید و همچنین در آنچه که دوست ندارید ارزش وجود دارد.

برای درک آنچه نویسندگان از آن دفاع می کنند، بیایید به آنچه ارسطو گفت برگردیم. تصور کنید که ما حیوان هستیم و باید در گروه زندگی کنیم. بدون اعضای جدایی ناپذیر گروهمان، به پری نمی رسیم و حیوان نمی شویمغمگین. وقتی با هم هستیم، احساس می‌کنیم که محافظت می‌شویم، دوست داریم و با ارزش هستیم. با این حال، تصور کنید که یکی از حیوانات متوجه می شود که می تواند بزرگتر از بقیه باشد.

همچنین ببینید: خواب پرتگاه: معانی ممکن

این کار دشواری نیست، زیرا چندین گونه دارای نظم سازمانی سلسله مراتبی هستند. با این حال، در این گله خاص که در مورد آن صحبت می کنیم، یکی از حیوانات تصمیم می گیرد که فقط او و چند آشنای دیگر می توانند رشد کنند. آنها به جای اینکه به طور کلی به خیر و صلاح جمع فکر کنند، شروع به دیدن خوبی هایی می کنند که جمع از دیدگاه فردگرایانه انجام می دهد. تا این نقطه در روابط انسانی است که مارکس و انگلس توجه را جلب می کنند .

همچنین ببینید: سادیسم برای فروید و روانشناسی چیست؟

فردگرایی و بورژوازی

به گفته متفکران، بورژوازی (طبقه در ظهور، مسلط بر جامعه و کنترل ابزار تولید) مردان را به موجوداتی فردگرا تبدیل می کند. انگار بورژوازی برای ثروتمند شدن خصلت اساساً اجتماعی انسان را منحرف می کند.

پس اگر انسان موجودی اجتماعی باشد بورژوازی او را فاسد می کند. به این دلیل است که باعث می‌شود او دیگر برای دنبال کردن رفاه خود به همنوعان خود نگاه نکند. در این زمینه، کار بیگانه که به عنوان پاسخی برای دریافت پول برای حمایت از سبک زندگی ظاهر می شود نیز مورد بحث قرار می گیرد. این انعکاس تا حدودی یادآور افسانه ملخ و مورچه است که در آن مورچه نماینده بورژوا است و ملخ را درمانده می کند.

همچنین بخوانید: Pulsãoمحرک زندگی و مرگ

هابز: این که انسان موجودی اجتماعی است درست نیست. هر انسانی به طور طبیعی بد است

اکنون که در مورد دیدگاه هایی صحبت می کنیم که در واقع انسان را موجودی اجتماعی می دانند، اجازه دهید در مورد دیدگاه متفاوتی صحبت کنیم. به گفته فیلسوف توماس هابز، همه این صحبت ها در مورد جوهر اجتماعی دروغ است. برای او غیرممکن است که انسان در این سطح اجتماعی باشد، زیرا هر انسانی شرور است. ​​با این حال، عقاید او بسیار است. بحث برانگیز است.

از نظر هابز، این واقعیت که انسان شرور است، بهانه ای برای تنبیه او در یک کشور دیکتاتور است. بنابراین با توجه به اینکه انسان اجتماعی نیست، نمی داند در جامعه چگونه زندگی کند و نیاز به اصلاح دارد. در این مقطع، این بر عهده دولت است که هنجارهای همزیستی را دیکته کند که همه باید برای حفظ صلح از آنها تبعیت کنند. اجتماعی بودن تنها از طریق پیمانی بین مردان با میانجیگری دولت امکان پذیر است. بنابراین، قانون شکنی، عهدشکنی است.

بدیهی است که این پایان نامه پر از اشکال است. اگر انسان موجودی اجتماعی باشد، می تواند قواعد عادلانه همزیستی را بسط دهد. برعکس، از طرف دیگر، به سختی بلعیده می شود. چگونه به قوانینی که برای مردان بد وضع شده است احترام بگذاریم، در حالی که آنها توسط مردانی به همان اندازه بد وضع شده اند؟ ما در آنجا پارادوکس داریم. علاوه بر این، اعتقاد به اینکه ما در قلب شیطان هستیم، تغییر زندگی ما را دشوار می کند. این علاوه بر تغذیه سندرم گابریلا است.

ملاحظات پایانی در مورد این گزاره که انسان موجودی اجتماعی است

در پست امروز شما به چند پیشنهاد مختلف در مورد این جمله که انسان موجودی اجتماعی است دسترسی داشتید. برخی از پیشنهادات موافق هستند. در حالی که ارسطو موضوع را مورد بحث قرار می دهد، مارکس و انگلس بحث را به صورت عملی ادامه می دهند. از آنجایی که بورژوازی مالک ابزار تولید است، انسان‌ها بیشتر فردگرا می‌شوند. در نهایت، هابز حتی با این موضوع به طور غیرمستقیم گفت و گو می کند، اما بیان می کند که انسان 100% شیطان است.

در این زمینه، بسته به آنچه در مورد موضوع فکر می کنید، مهم است که اهمیت آن را در نظر داشته باشید. جامعه برای زندگی یک فرد. بسیاری در محیط اجتماعی مورد تجاوز، سوء استفاده و طرد قرار گرفته اند. دیگران احساس تقاضا و بار می کنند. در این زمینه، چگونه می توان با فشارها و انتظارات زندگی روزمره کنار آمد؟

امیدواریم در دوره 100% آنلاین روانکاوی بالینی ما پاسخ این سوال را دریافت کنید. ما لزوماً بحث نمی کنیم که انسان موجودی اجتماعی است یا نه، بلکه به اهمیت جامعه و فرهنگ در رفتار انسان می پردازیم. بیایید و یاد بگیرید که چگونه یک تحلیل بالینی انجام دهید یا روانکاوی را در کار خود بگنجانید! پاداش و خودشناسی به دست آمده مطمئناً سرمایه گذاری را جبران می کند!

من اطلاعاتی برای ثبت نام در دوره روانکاوی می خواهم .

George Alvarez

جورج آلوارز یک روانکاو مشهور است که بیش از 20 سال است که در این زمینه فعالیت می کند و در این زمینه بسیار مورد توجه است. او یک سخنران مورد توجه است و کارگاه ها و برنامه های آموزشی متعددی را در زمینه روانکاوی برای متخصصان صنعت سلامت روان برگزار کرده است. جورج همچنین یک نویسنده ماهر است و چندین کتاب در زمینه روانکاوی نوشته است که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. جورج آلوارز به اشتراک گذاری دانش و تخصص خود با دیگران اختصاص دارد و یک وبلاگ پرطرفدار در دوره آموزشی آنلاین روانکاوی ایجاد کرده است که به طور گسترده توسط متخصصان بهداشت روان و دانشجویان در سراسر جهان دنبال می شود. وبلاگ او یک دوره آموزشی جامع ارائه می دهد که تمام جنبه های روانکاوی، از تئوری تا کاربردهای عملی را پوشش می دهد. جورج مشتاق کمک به دیگران است و متعهد است که در زندگی مشتریان و دانش آموزان خود تغییرات مثبتی ایجاد کند.