فهرست مطالب
قوم گرایی به عمل قضاوت سایر گروه های فرهنگی بر اساس فرهنگ خود اطلاق می شود ، با این فرض که آداب و رسوم و عادات فرهنگ خاص برتر از فرهنگ های دیگر است. این نوعی پیش داوری است که حق به رسمیت شناختن فرهنگ های دیگر را نادیده می گیرد، در حالی که فرهنگ خود را تنها فرهنگ صحیح می دانند. ، تقریباً به طور جهانی یافت می شود. در مقابل این نسبیت گرایی فرهنگی است که به دنبال شناخت و پذیرش فرهنگ های مختلف به عنوان یکسان معتبر است.
به عبارت دیگر، قوم گرایی یک نگرش قضاوتی است که از تمایل شخصی به این که فرهنگ خود را برتر از فرهنگ دیگر مردم بداند، ناشی می شود. این روشی است برای دیدن جهان به شیوه ای ذهنی، که در آن فرهنگ مبدأ به عنوان معیاری برای ارزیابی فرهنگ های دیگر در نظر گرفته می شود، بدون توجه به ویژگی های هر یک.
فهرست مطالب
- <. 5>معنای قوم گرایی
- قوم گرایی چیست؟
- قوم گرایی جمعی و فردی
- نمونه هایی از تجلی قوم گرایی
- قوم گرایی و نژادپرستی
- قوم گرایی و بیگانه هراسی
- قوم گرایی و عدم تحمل مذهبی
- قوم گرایی و نسبیت فرهنگی
- نمونه هایی از قوم گرایی
- قوم گرایی دربرزیل
- نازیسم
معنی قوم گرایی
در فرهنگ لغت، معنای واژه قوم گرایی با توجه به معنای انسان شناختی آن، عبارت است از رفتار بیاعتنایی یا بیارزش کردن فرهنگها یا گروههای قومی دیگر بهغیر از فرهنگ خود، به دلیل تفاوت در آداب و رسوم.
واژه قومگرایی از واژه یونانی «ethnos» گرفته شده است که به معنای مردم، ملت، نژاد یا قبیله است. ترکیبی از کلمه «سانتریسم» که به معنای مرکز است.
قوم گرایی چیست؟
قوم گرایی مفهومی در انسان شناسی است که به تفکر برتری فرهنگ یا قومیت بر دیگران اشاره دارد . بنابراین، قومگرایان هنجارها و ارزشهای فرهنگ خود را بهتر میدانند و در نتیجه تمایل دارند از آن به عنوان معیاری برای قضاوت سایر گروههای قومی یا فرهنگی استفاده کنند.
در نتیجه این امر میتواند منجر به مشکلات جدی است، زیرا ایده های بی اساس، تعصب و تبعیض را دامن می زند. یعنی می تواند افراد را به قضاوت ناعادلانه گروه های دیگر بر اساس باورها و ارزش های خود سوق دهد. و بنابراین، می تواند بین گروه های اجتماعی شکاف عمیقی ایجاد کند که می تواند منجر به تنش ها و درگیری های اجتماعی شود. معیاری از رفتار که باید رعایت شود.
به این ترتیب افراد و گروه هایی که رعایت نمی کنندپیروی از این الگو، پست یا غیر طبیعی در نظر گرفته می شوند. در نتیجه، استفاده از این تعصب و قضاوت است که می تواند اشکال دیگری از تعصب ایجاد کند، مانند :
- نژادپرستی؛
- بیگانه هراسی و
- عدم تحمل دینی.
قوم گرایی جمعی و فردی
می گویند:
- شخص قوم گرا است : هنگامی که او قضاوت می کند که فرهنگ شما پارامتر صحت در ارتباط با افراد دیگر است که یکی از نشانه های خودشیفتگی است.
- فرهنگ قوم گرا است : زمانی که اعضای آن گروه از مردم هستند. فرهنگ خود را (از جمله هنر، آداب و رسوم، مذهب و غیره) برتر از دیگران قضاوت کنید.
از دیدگاه فردی، با تفکر در مورد کلینیک روانکاوی (درمان)، میتوان این موضوع را مرتبط کرد. به توصیه های زیر:
- روانکاو نمی تواند دیدگاه خود (ایمان، تحصیلات، ایدئولوژی سیاسی، ارزش های خانوادگی و غیره) را به عنوان ارجاع به بر تحلیلگر تحمیل شود. درمان باید به انعطافپذیری بیشتر پارادایمها کمک کند، به ویژه در قضاوت متناقض تحلیلگر درباره خود و سایر افراد.
قومگرایی بین قرنهای 15 و 16 در اروپا ریشه دوانید و میتوان آن را از روشهای مختلف مطالعه کرد. دیدگاه ها دلیل آن این است که در این دوره است که روابط اروپا با دیگرانفرهنگهایی مانند آمریکاییها.
قومگرایی از یک قضاوت اشتباه و عجولانه سرچشمه میگیرد. به عنوان مثال، پرتغالی ها معتقد بودند که ساکنان بومی برزیل:
- ایمان نداشتند : در واقع، مردم بومی خدایان یا سیستم های اعتقادی خود را داشتند. 5> پادشاه نداشت : در واقع یک سازمان سیاسی-اجتماعی وجود داشت که شامل تعیین قدرت در بین اعضای آن می شد؛
- قانون نداشت : در واقع، نمیتوانست یک قانون مکتوب وجود داشته باشد، اما یک کد (هم ضمنی و هم صریح) وجود دارد که میتوان/باید انجام داد.
میتوان گفت که فرهنگها متفاوت هستند. و اینکه فرهنگ های خاصی ممکن است «الگوهای پیشرفت» نسبی داشته باشند، اما این بستگی به معیارهای مورد استفاده دارد. این اتفاق می افتد که، بسیاری از اوقات، انتخاب معیار "مناسب تر" برای یک فرهنگ در رابطه با فرهنگ دیگر مغرضانه است. به عنوان مثال، اینکه بگوییم اپرای اروپایی فرهنگ اروپایی را از منظر صحنهای-موسیقی بر فرهنگهای دیگر برتری میدهد، نادیده گرفتن این است که فرهنگهای دیگر نیز جلوههای هنری مرتبط دارند.
همچنین بخوانید: مونالیزا: روانشناسی در چارچوب داوینچینمونه هایی از مظاهر نژادپرستی
بیایید موضوع را از منظر نژادپرستی، بیگانه هراسی و عدم تحمل مذهبی مثال بزنیم.
من اطلاعاتی را برای ثبت نام می خواهم دوره روانکاوی .
قوم گرایی و نژادپرستی
در حالی که قوم گرایی به قضاوت یک فرهنگ بر اساس پارامترهای فرهنگ دیگر اشاره دارد، نژادپرستی بر تمایز بین گروه های مختلف انسانی تمرکز دارد، بر اساس این اعتقاد که ویژگی های آنها ویژگی های زیستی، مانند رنگ پوست، توانایی ها و حقوق اجتماعی آنها را تعیین می کند.
این ایده در طول قرن ها ایجاد و منتشر شد و نابرابری را بین مردم از قومیت های مختلف بیشتر تقویت کرد. از این منظر، تبعیض نژادی به عنوان یک موضوع حقوق بشر تلقی میشود، زیرا حقوق اساسی مانند حق برابری و آزادی را نقض میکند.
قومگرایی و بیگانههراسی
بیگانه هراسی نوعی قومگرایی است. که معتقد است فرهنگ محلی برتر از فرهنگ مهاجران است . این اعتقاد به برتری منجر به طرد هر چیزی که ناشناخته است، از آداب و رسوم گرفته تا دین، پایینتر از آنچه در آن مکان انجام میشود، میشود. در نتیجه، ترس یا بیزاری از آنچه از فرهنگ های دیگر می آید رایج است، و ریشه بیگانه هراسی است که امروزه شاهد آن هستیم.
قوم گرایی و عدم تحمل مذهبی
قوم گرایی و عدم تحمل مذهبی ارتباط مستقیم دارند. . از این نظر، کسانی که عقاید متفاوتی با عقاید خود دارند، اشتباه و حقیر دیده می شوند ، بنابراین سلسله مراتبی بین ادیان ایجاد می شود. به طور مشابه، عدم تحمل ممکن است در برابر افرادی که اعلام می کنند رخ دهدنداشتن ایمان، مانند ادم گرایان و ملحدان.
یعنی این امر منجر به طبقه بندی، سلسله مراتب و تعصب نسبت به عقاید دیگران می شود و قوم گرایی مذهبی ایجاد می کند. بنابراین، این نوعی تبعیض است که قابل تحمل نیست و باید با آن مبارزه کرد.
همچنین ببینید: مدار پاپز برای روانشناسی چیست؟قوم گرایی و نسبی گرایی فرهنگی
نسبیت گرایی فرهنگی خطی از انسان شناسی است که هدف آن نسبی کردن فرهنگ ها، به منظور تجزیه و تحلیل جنبه های مختلف فرهنگی بدون قضاوت ارزشی یا برتری. بر اساس این رویکرد، حق یا نادرستی وجود ندارد، بلکه آنچه برای یک بافت فرهنگی معین مناسب است وجود دارد.
بنابراین، نسبیت گرایی فرهنگی بیان می کند که ارزش ها، باورها و آداب و رسوم هر فرهنگ باید در چارچوب هنجارها، آداب و رسوم و باورهای آن جامعه درک و تفسیر شود.
همچنین ببینید: نماد روانشناسی: نقاشی و تاریخوقتی صحبت از نسبی گرایی فرهنگی می شود، معنای یک عمل مطلق نیست. ، اما در زمینه ای که در آن یافت می شود در نظر گرفته می شود. بنابراین، این دیدگاه نشان میدهد که «دیگری» ارزشهای خاص خود را دارد که باید با توجه به نظام فرهنگی که در آن گنجانده شدهاند درک شود.
به طور خلاصه، نسبیتگرایی فرهنگی برای درک آنچه در دیگران منحصر به فرد است، اساسی است. فرهنگ ها عمل نسبیسازی مستلزم رها کردن سختگیری است تا بتوان مسائل را بر اساس زمینههای خاص ارزیابی کرد. علاوه بر این، نسبیت یک ابزار استرویکرد مثبت به مقابله با قوم گرایی و ترویج تفاهم.
نمونه هایی از قوم گرایی
همانطور که قبلاً بیان شد، قوم گرایی اصطلاحی است که برای توصیف رفتار قضاوت در مورد فرهنگ های دیگر بر اساس معیارهای فرهنگی خود استفاده می شود. چیزی که اغلب به عنوان نوعی نژادپرستی یا تعصب دیده می شود. نمونههایی از قومگرایی عبارتند از:
- قضاوت کردن فرهنگهای دیگر بر اساس اخلاقیات خود؛
- استفاده از اصطلاحات تحقیرآمیز برای توصیف فرهنگهای دیگر؛
- فرض این که ویژگیهای فرهنگهای دیگر نسبت به خودشان پست تر هستند.
به عنوان نمونه هایی از تاریخ ، می توانیم موارد زیر را برجسته کنیم:
قوم گرایی در برزیل
در طول استعمار پدیده قومگرایی رخ داد که با ارزشگذاری فرهنگهای اروپایی به ضرر فرهنگهای بومی و آفریقایی مشخص میشود. در نتیجه این نگرش به فرودستی زبان ها، سنت ها و آداب و رسوم گروه های حاشیه نشین ختم شد که بسیاری از آنها نتوانستند در برابر شرایط تحمیلی مقاومت کنند.
من اطلاعاتی برای ثبت نام در دوره روانکاوی .
نازیسم
ایدئولوژی قومگرایانه دولت نازی هیتلر با خشونت و ظلم به مرحله عمل در آمد. رژیم نازی یک سری اقدامات تبعیض آمیز علیه شهروندانی با منشاء دیگر به منظور تضمین برتری فرضی اعمال کرد.از نژاد آریایی.
در نتیجه این شهروندان از انسانیت زدایی و نقض حقوق اولیه مانند حق زندگی، کار و تحصیل رنج می بردند. چشمگیرترین آزار و اذیت یهودیان بود که هدف تبعید، زندان و نابودی قرار گرفتند. برای توصیف رفتار کسانی که گروه قومی یا فرهنگی خود را بالاتر از دیگران قرار می دهند. بر اساس این قضاوت است که ارزش ها، باورها، آداب و رسوم و سنت های یک گروه خاص بر ارزش های گروه های دیگر برتری دارد.
همچنین بخوانید: قاطعانه: معنی آن چیست و کدام املا صحیح استبنابراین، افراد قوم گرا به راحتی می توانند تعصبات و تبعیض را ایجاد کنند، زیرا آنها فرهنگ های دیگر را فقط بر اساس خودشان قضاوت می کنند. با این حال، قومگرایی را میتوان از طریق آموزش و درک فرهنگهای مختلف غلبه کرد.
بیش از همه، درک و احترام به باورها و سنتهای فرهنگهای دیگر و اجتناب از تمایل به قضاوت در مورد آنها صرفاً بر اساس خود، بسیار مهم است. خود بهترین راه برای مبارزه با قوم گرایی گوش دادن با همدلی، آموزش خود در مورد فرهنگ های دیگر و ایجاد حس جهانی بیشتر از هویت است.
اگر در مورد موضوع سؤالی دارید یا می خواهید ایده هایی را به موضوع ارائه دهید، خود را ترک کنید. در زیر نظر بدهید. همچنین اگر مقاله را دوست داشتید لایک و فراموش نکنیددر شبکه های خود به اشتراک بگذارید به این ترتیب ما را تشویق می کند که به تولید مقالات با کیفیت ادامه دهیم.