ساختارهای روانی: مفهوم بر اساس روانکاوی

George Alvarez 02-10-2023
George Alvarez

مفاهیم روانکاوی و ساختارهای روانی تعاریف دقیقی ندارند. آنها اغلب معانی متفاوت و حتی متناقض دارند. پس چگونه می توان این مفاهیم را تعریف کرد، اگر کشسان هستند و به دیدگاه هر مفسر بستگی دارد؟ بنابراین تلاش باید در جهت یافتن معنای اصلی در میان بسیاری از مفاهیم موجود باشد.

برای مثال، مفهوم ساختار، مفهوم یک آرایش پیچیده و پایدار را به دست می دهد، که برای تشکیل یک کل به اجزای تشکیل دهنده آن نیاز دارد.

بنابراین، در رابطه با موضوع روانکاوی، درک این است که در حالی که ساختارهای روانی بیانگر شیوه دائمی سازماندهی فرد است، ساختار بالینی به عنوان تابعی از شیوه موضوع شکل می گیرد. به گفته فروید، باید با کمبود مادر کنار بیاید.

فروید در سال 1900 در کتاب "تعبیر خواب" برای اولین بار به مفهوم ساختار و کارکردگرایی شخصیت می پردازد.

ساختارهای روانی: id، ego و superego

این نظریه به وجود سه سیستم یا مصداق روانی اشاره دارد: ناخودآگاه، پیش آگاه و خودآگاه. . بیش از 20 سال بعد، فروید این نظریه دستگاه روانی را تغییر داد و مفاهیم id، ego و superego را ایجاد کرد.

هنوز در مورد ساختارهای روانی صحبت می شود: برای فروید، در رشد روانی-جنسی یک فرد، زمانی که اوعملکرد روانی درجه مشخصی از سازمان را ایجاد می کند، دیگر هیچ گونه تغییری ممکن نیست.

ID

به گفته فروید، id توسط اصل لذت اداره می شود و مخزن انرژی روانی را تشکیل می دهد. مکانی است که انگیزه های زندگی و مرگ در آن قرار دارد.

همچنین ببینید: چگونه از دوست داشتن کسی دست برداریم؟

EGO

Ego سیستمی است که تعادل بین الزامات id را برقرار می کند. او به دنبال ارضای فوری غرایز انسانی و «دستورات» و مهار سوپرایگو است.

بر اساس اصل واقعیت حاکم است. بنابراین، کارکردهای اساسی ایگو ادراک، حافظه، احساسات و افکار هستند.

Superego

Superego از عقده ادیپ سرچشمه می گیرد، از درونی سازی ممنوعیت ها، محدودیت ها و اختیارات. اخلاق وظیفه شماست محتوای سوپرایگو به الزامات اجتماعی و فرهنگی اشاره دارد.

سپس، لازم است ایده احساس گناه را معرفی کنیم. این ساختار سرکوبگر میل جنسی، انگیزه، غریزه و میل است. با این حال، فروید درک می کند که سوپرایگو در سطح ناخودآگاه نیز عمل می کند.

رابطه بین سه مفهوم ساختارهای روانی

رابطه نزدیک بین id، ego و superego منجر به رفتار تأثیر متقابل بین ساختارهای روانی می شود. فرد بنابراین، این سه جزء (id، ego و superego) مدل ساختارهای روانی را می سازند.

اگر موضوع مورد بحث استساختارهای بالینی، سپس روانکاوی وجود سه مورد از آنها را تأیید می کند: روان رنجوری، روان پریشی و انحراف.

رابطه بین روان رنجوری، روان پریشی و انحراف

فروید، برخلاف برخی از روانکاوان مدرن تر، به امکان تغییر ساختار از درمان معتقد بود.

با این حال، اگرچه در مورد این موضوع اختلاف نظر وجود دارد، آنچه در حال حاضر درک می شود یک تغییر یا انتقال احتمالی بین روان رنجورها است، اما هرگز در روان پریشی یا انحرافی نیست.

نوروز و روان پریشی

روان رنجور، تا حد زیادی شایع ترین، از طریق سرکوب در فرد ظاهر می شود. روان پریشی یک واقعیت هذیانی یا توهم ایجاد می کند. علاوه بر این، انحراف باعث می شود که سوژه همزمان واقعیت را بپذیرد و انکار کند، با توجه به تمایلات جنسی دوران کودکی.

من اطلاعاتی برای ثبت نام در دوره روانکاوی می خواهم .

انحراف

مفهوم انحراف از آغاز فروید تا به امروز دستخوش تغییراتی شده است. ما نمی توانیم ساختار انحرافی روانکاوانه را با انحرافات فهرست شده توسط موضوعات دیگر و مذاهب اشتباه بگیریم.

انحراف، از نظر روانکاوانه، انکار اختگی با تثبیت تمایلات جنسی کودکانه است. سوژه واقعیت اختگی پدری را می پذیرد که برای او غیرقابل انکار است.

با این حال، بر خلاف روان رنجور، سعی در رد و انکار آن دارد. Oشریر به خود این حق را می دهد که قانون را زیر پا بگذارد و طبق نیازهای خود زندگی کند و مردم را فریب دهد.

ساختارهای روانی و موقعیت فرد

روان رنجوری، انحرافی و روان پریشی راه حل های دفاعی در مواجهه با اضطراب اختگی هستند و به عملکرد شخصیت های والدین بستگی دارد.

برای فروید، ساختارها بسته به نحوه برخورد سوژه با غیبت مادر شکل می گیرد. شرایط پس از سرخوردگی چیزی است که ساختار را تعیین می کند.

هر یک از این ساختارها نگرش بسیار مشخصی را نسبت به زندگی ارائه می دهند. از همین وضعیت است که سوژه خود را وارد زبان و فرهنگ می کند و این کار را به شیوه ای منحصر به فرد انجام می دهد.

بنابراین، علیرغم داشتن ساختار بالینی غالب، بر اساس تاریخچه زندگی، منشأ، رویدادها، شیوه های احساس، تفسیر و بیان خود، خود را به شیوه خاص خود نشان می دهد.

تأثیر نظریه فرویدی

این تقسیم بندی ایجاد شده توسط فروید گامی اساسی در تاریخ روانشناسی بود. از طریق ایجاد روانکاوی، فروید کمک زیادی به پزشکی کرد تا اشکال مختلف درمان را برای متنوع ترین بیماری های روانی ایجاد کند.

برخی از جانشینان او دانش را افزایش دادند و بحث در مورد برخی از ایده های جدید را که از ذهن های درخشان و متعارض برخاسته بود، بهبود بخشیدند.

با این حال،برخی شاگرد بودند و برخی نه. برخی با خالق روانکاوی زندگی کردند و در برخی موارد با هم تفاوت داشتند، برخی دیگر نه.

جانشینان فروید

یونگ

یونگ به دلیل مخالفت با قدرت تأثیر تمایلات جنسی در شکل گیری شخصیت با استاد خود جنگید. او با «روانشناسی تحلیلی» جدید خود، مفهوم ناخودآگاه جمعی را ایجاد کرد، نظریه ای که در بین دانشگاهیان بسیار مورد احترام است.

آنا فروید

آنا فروید (1895-1982)، دختر و شاگرد استاد، در طول زندگی خود از نیاز به مراقبت از روابط دوران کودکی دفاع کرد.

من اطلاعاتی را برای ثبت نام در دوره روانکاوی می خواهم .

همچنین بخوانید: Ego، Id و Superego در نظریه روانکاوی فروید

To For her این روابط یک مکانیسم اساسی برای رشد صحیح او بود، حوزه ای که پدرش از آن غافل شد.

ملانی کلاین

ملانی کلاین (1882-1960) با جنبش روانکاوی از دیدگاهی تحلیلی تر در درمان کودکان مواجه شد. توسعه در فازها، پیشنهاد شده توسط فروید (فاز دهانی، فاز مقعدی و فاز فالیک)، در اینجا با عنصری پویاتر از ایستا جایگزین شده است.

کلاین معتقد بود که این سه مرحله در نوزادان از سه ماه اول زندگی وجود دارد. او این تقسیم‌بندی را انکار نمی‌کند، اما به آن‌ها پویایی می‌دهد که تاکنون در روان‌کاوی ناشناخته نبوده است.

وینیکات

دوموینیکات (1896-1971)، تمام روانکاوی فرویدی مبتنی بر این ایده است که بیمار در اوایل زندگی خود به خوبی پیش می رفت که در بدترین حالت، او دچار روان رنجوری کلاسیک شد.

به گفته وینیکات، این همیشه درست نیست. همانطور که فروید معتقد بود رویا نیز نقش ویژه و مرتبطی نخواهد داشت.

ژاک لاکان

روانکاو انقلابی فرانسوی ژاک لاکان (1981-1901) هنجارهای خوب روانکاوی را تکان داد. او یک نظریه پیچیده ایجاد کرد، بنابراین در میان شاگردانش به یک افسانه تبدیل شد.

عظمت نظری لاکان به نظریه فروید جایگاهی فلسفی بخشید.

جوزف کمبل

جوزف کمبل (1904-1987) در "قدرت اسطوره" خود مفهوم ناخودآگاه جمعی ایجاد شده توسط یونگ را تقویت می کند. علاوه بر این، او از اساطیر به عنوان شعر زندگی، لازم برای سلامت روان یاد می کند.

همه این متفکران بزرگ و بسیاری دیگر مطالعات نابغه زیگموند فروید را کامل کردند.

همچنین ببینید: خواب دیدن ماهی زنده: معنی در روانکاوی

این دانش نظریه روانکاوی را زنده و پویا نگه می دارد، که همچنان به بیماران کمک می کند تا بیماری های اجتناب ناپذیر روح را بهتر درک کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند.

دوره روانکاوی بالینی را بررسی کنید!

آیا دوست دارید این ساختارهای روانی را بهتر بشناسید؟ سپس مقالات مختلف دیگر را در وبلاگ ما دنبال کنیدروانکاوی بالینی.

علاوه بر این، می توانید در دوره ما ثبت نام کنید و در مورد این مفاهیم بیشتر بیاموزید که منجر به بازتاب های جدیدی می شود که اگر به تنهایی به آن فکر کنید به سختی اتفاق می افتد.

George Alvarez

جورج آلوارز یک روانکاو مشهور است که بیش از 20 سال است که در این زمینه فعالیت می کند و در این زمینه بسیار مورد توجه است. او یک سخنران مورد توجه است و کارگاه ها و برنامه های آموزشی متعددی را در زمینه روانکاوی برای متخصصان صنعت سلامت روان برگزار کرده است. جورج همچنین یک نویسنده ماهر است و چندین کتاب در زمینه روانکاوی نوشته است که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. جورج آلوارز به اشتراک گذاری دانش و تخصص خود با دیگران اختصاص دارد و یک وبلاگ پرطرفدار در دوره آموزشی آنلاین روانکاوی ایجاد کرده است که به طور گسترده توسط متخصصان بهداشت روان و دانشجویان در سراسر جهان دنبال می شود. وبلاگ او یک دوره آموزشی جامع ارائه می دهد که تمام جنبه های روانکاوی، از تئوری تا کاربردهای عملی را پوشش می دهد. جورج مشتاق کمک به دیگران است و متعهد است که در زندگی مشتریان و دانش آموزان خود تغییرات مثبتی ایجاد کند.