هیستری چیست؟ مفاهیم و درمان ها

George Alvarez 18-10-2023
George Alvarez

Hysteria ، از یونانی hystera ، به معنی " رحم ". در این مقاله، هیستری برای روانکاوی چیست، این مفهوم یا معنای هیستری است. ما مروری بر تاریخچه هیستری خواهیم داشت: مفاهیم، ​​تفسیرها، درمان ها در طول زمان.

از مصر باستان، تصور می شد که رحم می تواند بر بقیه بدن تأثیر بگذارد. مصریان بر این باور بودند که انواع مشکلات بدنی از آنچه آنها رحم "سرگردان" یا "متحرک" می نامیدند ناشی می شود.

این نظریه رحم متحرک در یونان باستان توسعه بیشتری یافت و چندین بار در بقراط ذکر شد. رساله «بیماری های زنان». افلاطون رحم را موجودی مجزا در داخل زن می دانست ، در حالی که آرتائوس آن را به عنوان " حیوان درون حیوان " توصیف می کرد که با "سرگردانی" در داخل بدن زن، ایجاد فشار و ایجاد علائم می کند. فشار بر سایر اعضای بدن.

حتی از منشأ نام و ارتباط مستقیم آن با یکی از اعضای دستگاه تناسلی زنانه مشخص است که این بیماری به طور خاص زن را درگیر می کند.

هیستری چیست؟

هیستری به طور سنتی به این صورت درک می شود:

  • یک عمدتاً تظاهرات فیزیکی به اشکال مختلف، مانند تیک عصبی، اسپاسم، لکنت، لالی، فلج، حتی موقت. کوری.
  • این تجلی نداردنگارش روانکاوی بالینی. در قسمت باز سایت منتشر شده است. نویسندگان مسئول نظرات خود هستند که لزوماً با نظر سایت مطابقت ندارد. علت فیزیکی آشکار ، که نشان می دهد ممکن است منشاء روانی وجود داشته باشد.
  • با روش هایی مانند هیپنوتیزم یا گفت و گوی درمانی تداعی آزاد در روانکاوی، می توان تلاش کرد. برای به یاد آوردن رویدادهای وقت شناس یا مکرر که در پایه هیستری قرار دارند ؛
  • با شناسایی علت و صحبت در مورد آن، درمانگران و بیماران گزارش می دهند که علائم هیستریک (فیزیکی) تمایل به کاهش یا ناپدید شدن .

امروزه هیستری چگونه دیده می شود؟

هیستری در حال حاضر به عنوان یک رفتار یا تظاهرات علامت دار تصور می شود. هیچ رابطه ای با جنسیت خاص در نظر گرفته نشده است، زیرا زنان و مردان می توانند تحت تأثیر این علائم قرار گیرند.

در آغاز روانکاوی و روانشناسی، مفهوم هیستری شامل اختلالاتی با تظاهرات مختلف می شد.

0> به ویژه از DSM III بود که اصطلاح هیستری به طبقه بندی های دیگر تقسیم شد. امروزه برخی از نویسندگان استفاده از اصطلاح هیستری را حفظ می کنند، در حالی که برخی دیگر انواع دیگر طبقه بندی را ترجیح می دهند. و این طبقه بندی ها بسته به معیارهای کسانی که مشاهده می کنند می توانند متنوع ترین باشند.

طبق نظر روانشناس L. Maia (2016)، برخی از نویسندگان علائم هیستریک را به چهار نوع تقسیم می کنند که به ویژه از نظر تفاوت با یکدیگر تفاوت دارند. نوع علائم:

  • یکی از طبیعت افسردگی ،
  • که نشان دهنده رفتار نوزادی ،
  • یکی که حالت های مخرب در مورد قوانین اجتماعی و
  • وضعیتی که علائم جسمانی یا جسمی را نشان می دهد .

هیستری برای فروید و آغاز روانکاوی نشان می دهد.

هیستری در مطالعات اولیه روانکاوی مرکزیت خاصی پیدا می کند. به هر حال، از طریق همین شکایات بالینی بود که درمان ایجاد شده توسط فروید، تحت تأثیر همسالانش، می‌توانست در چارچوب نظری و عملی روانکاوی به تکامل خود ادامه دهد.

لازم است فضای مهمی در آموزش برای درک این آسیب شناسی، علت شناسی آن، تحولات، اشکال مداخله و تفسیر، علاوه بر درمان اختصاص داده شود. بنابراین می توان گفت اولین آسیب شناسی بود که توسط فروید و متخصصان مطالعه ذهن مورد مطالعه قرار گرفت . و از آن زمان، مفهوم هیستری آشکار شد و آسیب شناسی های دیگری را آشکار کرد، به طوری که روانپزشکان فعلی ترجیح می دهند این اصطلاح را اتخاذ نکنند.

می توان گفت که کتاب مطالعات هیستری (1893-1895) که مشترکاً توسط فروید و بروئر منتشر شد، برای کار پایه گذاری روانکاوی بود، اگرچه نوشته های موجود در تفسیر رویاها (1900) توسط فروید به عنوان کتاب اصلی روانکاوی در نظر گرفته می شود.

بنابراین، در مطالعات، نویسندگان ایده مربوط به این بیماری را مورد بحث و معرفی قرار می دهند:

"(...) به عنوان منشأ   از منبعی که بیماران از آنتمایلی به صحبت کردن ندارد یا حتی نمی تواند منشأ آن را تشخیص دهد. چنین خاستگاهی در یک آسیب روانی که در کودکی رخ داده است، یافت می شود، که در آن بازنمایی مرتبط با محبت آزاردهنده از مدار خودآگاه جدا شده است. از ایده ها، و عاطفه از آن جدا شد و در بدن تخلیه شد. (مجله علمی الکترونیکی روانشناسی، 1388).

به طور خلاصه، می توان گفت که معنای هیستری به این موارد مرتبط است:

  • تروما در دوران کودکی؛
  • که فرد بالغ نمی تواند به خوبی به خاطر بیاورد (سرکوب)؛
  • این عاطفه از حافظه اصلی، یعنی بازنمایی «واقعی» جدا می شود؛
  • و در نهایت خود را در بدن نشان می دهد، یعنی با ناراحتی جسمی (سوماتیزاسیون).
همچنین بخوانید: چگونه روانکاوی در اختلال دوقطبی کمک می کند

برای ثبت نام در دوره روانکاوی اطلاعاتی می خواهم .

هیستری و جسمی سازی

در حالی که هیستری به قسمت های یک نظم روانی محدود می شود، جسمانی سازی به عنوان یک علامت آشکار توصیف می شود. در بدن، هر چند منشأ آن از یک علت روانی است. گویی یک علت ناراحت کننده ناخودآگاه بدن را به بیان آن سوق می دهد، اما با استفاده از زبانی متفاوت، که علت این علامت را آشکار نمی کند.

در هیستری، ایده سرکوب (موانع) وجود دارد. ) که نمایش های جدا شده ازدر «وجدان دوم» که تابع وجدان عادی است، تأثیر می گذارد.

این بحران گزارش شده به شکل گیری علامتی مربوط می شود که به دلیل یک تروما در دوران کودکی، گزارشگر نظم نمادین را ارائه می دهد و محبت را از بازنمایی آن جدا می کند.

سرکوب عواطف مرتبط با برآورده شدن یک آرزو باعث ایجاد مانعی می شود که به دلیل دشواری تفصیل روانی در اعطای معنا به تجربه، این علامت را در سطح جسمانی (بدن) نشان می دهد. ، مشخص کردن مفهوم تبدیل هیستریک .

این باعث می شود، در یک زنجیره انجمنی، تبدیل عاطفه ها به علائم سوماتیک ، از این رو تبدیل هیستریک نامیده می شود.

همچنین ببینید: دستکاری: چگونه مردم را دستکاری کنیم

بنابراین، استفاده از روش کاتارتیک به‌عنوان شکلی از درمان مؤثر بود، زیرا به بازنمایی‌های مجزای عاطفه (رویداد آسیب‌زا) دسترسی داشت و آشکارسازی این محبت را ممکن می‌کرد و باعث تسکین و از بین بردن علامت.

این حرکت تخلیه واکنش آب نامیده می شد، که به گفته لاپلانش و پونتالیس (1996)، شامل فرآیند تخلیه عاطفی است که، محبت مرتبط با حافظه را آزاد می کند. یک تروما، اثرات بیماریزای آن را از بین می برد.

سپس می‌توانیم روند هیستری را با شروع خلاصه کنیم:

  • وقوع یک تروما در دوران کودکی؛
  • فرد بالغ نمی‌تواند به خاطر بیاورد، یعنی:سرکوب رخ می دهد؛
  • این محبت یک بار روانی است که از حافظه اصلی جدا می شود. و در نهایت،
  • در بدن خود را نشان می دهد، یعنی با ناراحتی جسمی: ​​جسمی سازی.

اشکال باستانی درمان هیستری

در آن زمان علائم هیستری با رایحه درمانی درمان شد. رایحه های نامطبوع به سوراخ های بینی بیمار و رایحه های مطبوع به اندام تناسلی با هدف "هدایت" رحم به محل صحیح آن ارائه می شد.

در قرن دوم، جالینوس پرگاموم ایده یک را رد کرد. رحم سرگردان، اما او همچنان رحم را عامل اصلی هیستری می دانست. او همچنین از آروماتراپی استفاده می کرد، اما رابطه جنسی را به عنوان یک روش درمانی، علاوه بر استفاده از کرم ها، که توسط خدمتکاران در قسمت بیرونی اندام تناسلی استفاده می شد، توصیه می کرد.

برخلاف نویسندگان بقراطی که در قاعدگی منشأ مشکلات رحمی را مشاهده کردند، جالینوس اظهار داشت که این مشکلات به دلیل " حفظ دانه ماده " رخ داده است.

هیستری در قرون وسطی و مدرن

در قرون وسطی، ایده رحم سرگردان و رایج ترین درمان های آن، از جمله درمان هایی مانند رایحه درمانی و مقاربت، همچنان ادامه داشت. ایده انباشتگی مایعات در رحم که برای بهبودی بیمار باید برداشته می شد نیز متولد شد. با توجه به دیدگاه خودارضایی به عنوان یک تابو، تنها درمان در نظر گرفته شده استدر درازمدت ازدواج کارآمد بود.

در نهایت تصرف به فهرست علل احتمالی هیستری اضافه شد. هر زمان که بیمار قابل درمان نبود، فرض بر این بود که این یک موضوع تسخیر اهریمنی است. 5>

به طوری که در طول قرن های 16 و 17، دیدگاه های هیستری مانند آنچه در گذشته تصور می شد باقی ماند. اعتقاد بر این بود که منی دارای قابلیت های شفابخش است و رابطه جنسی تجمع مایعات را از بین می برد، بنابراین، مقاربت در طول ازدواج همچنان توصیه شده ترین درمان بود.

دیدگاه Contemporânea در مورد هیستری

<0 از قرن هجدهم، در عصر صنعتی، هیستری در نهایت به عنوان یک مشکل روانشناختی و کمتر بیولوژیکی تلقی شد، با این حال، درمان ها ثابت ماند و فقط توضیح را تغییر داد: پیر روسل و ژان ژاک روسو اظهار داشتند که زنانگی برای زنان ضروری و طبیعی است، و هیستری اکنون ناشی از عدم تحقق این میل طبیعی است.

با صنعتی شدن، مکانیزه شدن ماساژ درمانی با " دستکاری های قابل حمل برای القای ارگاسم مورد استفاده قرار گرفت. در بیماران، اجازه درمان در خانه و با حمایت شوهر. جالب است به این نکته اشاره کنیم که خودارضایی از طریق ویبراتورها یک عمل جنسی محسوب نمی شد، الفاز آنجایی که مدل آندرومرکزی جنسیت که در آن زمان مورد استفاده قرار می گرفت، عمل جنسی را اگر شامل دخول و انزال نباشد، تشخیص نمی داد.

فروید و پیش سازهای او

در نهایت در قرن نوزدهم، مطالعات ژان مارتین شارکو در مورد هیستری منجر به دیدگاه علمی و تحلیلی تر از این بیماری شد و آن را به عنوان یک اختلال روانی و نه بیولوژیکی پذیرفت و سعی کرد هیستری را از نظر پزشکی تعریف کند. با هدف حذف اعتقاد به منشأ ماوراء طبیعی بیماری.

همچنین بخوانید: تعریف هیستری برای روانکاوی

به این دلیل است که فروید این تحقیق را عمیق تر می کند و بیان می کند که هیستری چیزی کاملاً احساسی است، و می تواند هم مردان و هم زنان را تحت تأثیر قرار دهد ، مشکلی ناشی از تروما است که قربانیان خود را از احساس لذت جنسی به روشی متعارف باز می دارد.

این است نقطه شروع فروید برای تعریف عقده ادیپ ، و زنانگی را به عنوان شکست یا عدم وجود مردانگی توصیف می کند. تعریف قرن 19 از هیستری، با در نظر گرفتن هیستری به عنوان جستجوی "فالوس گمشده" ، در نهایت به عنوان راهی برای بی اعتبار کردن جنبش های فمینیستی قرن نوزدهم که به دنبال افزایش حقوق زنان بودند، استفاده شد.

<. 6> معنای فعلی هیستریا

اگرچه همیشه به عنوان یک آسیب شناسی نشان داده می شود، اصطلاح هیستری توسط جنبش فمینیستی دردهه 1980. در این دوره ادعا می شد که هیستری نوعی شورش پیشا فمینیستی است. به همین دلیل است که چندین مطالعه منتشر شد که با ایده های روانکاوانه در تضاد بود و هیستری را شورشی علیه ساختارهای اجتماعی تحمیل شده بر زنان می دانستند.

در رژیم های مختلف سرکوب، در طول تاریخ، زنان این ایده را نپذیرفتند. هیستری یک بستر طبیعی زنانگی است که توسط فروید ارائه شده است.

بنابراین، در قرن بیست و یکم، اصطلاح "هیستری" به طور کلی دیگر به عنوان یک مقوله تشخیصی استفاده نمی شود، به نفع دقیق تر. مقولات ، مانند اختلالات جسمانی یا روان رنجوری.

با این وجود، مطالعه هیستری و تاریخچه آن در طول تمدن بشری برای مطالعه روانکاوی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا یکی از بخش های کلیدی برای مطالعه روانکاوی است. آغاز تفکر فرویدی و یکی از نقاط کانونی برای لحظه لحظه تاریخ بشر. زیرا امروزه این آسیب‌ها به‌عنوان بیماری‌های روانی شناخته می‌شوند و دیگر تبیین‌های بیولوژیکی یا فراطبیعی ندارند و در نهایت به عنوان سندرم‌های روانی درمان می‌شوند.

مرجع کتاب‌شناختی: L. Maia (2016). هیستری این روزها بازیابی شده در //www.psicologiacontemporanea.com.br/single-post/2016/12/18/a-histeria-nos-dias-de-hoje.

همچنین ببینید: معنی تنهایی: فرهنگ لغت و در روانشناسی

این مقاله درباره مفهوم هیستری، تاریخچه و ارتباط آن توسط تیمی از بازنگری و گسترش یافت

George Alvarez

جورج آلوارز یک روانکاو مشهور است که بیش از 20 سال است که در این زمینه فعالیت می کند و در این زمینه بسیار مورد توجه است. او یک سخنران مورد توجه است و کارگاه ها و برنامه های آموزشی متعددی را در زمینه روانکاوی برای متخصصان صنعت سلامت روان برگزار کرده است. جورج همچنین یک نویسنده ماهر است و چندین کتاب در زمینه روانکاوی نوشته است که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. جورج آلوارز به اشتراک گذاری دانش و تخصص خود با دیگران اختصاص دارد و یک وبلاگ پرطرفدار در دوره آموزشی آنلاین روانکاوی ایجاد کرده است که به طور گسترده توسط متخصصان بهداشت روان و دانشجویان در سراسر جهان دنبال می شود. وبلاگ او یک دوره آموزشی جامع ارائه می دهد که تمام جنبه های روانکاوی، از تئوری تا کاربردهای عملی را پوشش می دهد. جورج مشتاق کمک به دیگران است و متعهد است که در زندگی مشتریان و دانش آموزان خود تغییرات مثبتی ایجاد کند.