خاستگاه و تاریخچه روانکاوی

George Alvarez 06-06-2023
George Alvarez

منشا تاریخ روانکاوی به زندگی بنیانگذار آن، زیگموند فروید (1856-1939) مربوط می شود. فروید از عناصر مشاهده شده در اطراف خود به عنوان مبنایی برای ایجاد نظریه های خود در مورد ذهن و رفتار انسان استفاده کرد. فروید به دنبال درک و توضیح پیدایش هیستری، روان پریشی و روان رنجوری بود. او همچنین توضیحاتی در مورد آنچه که او ترکیب ذهن انسان می نامید ارائه کرد. همه این مطالعات و روش‌های درمانی که او ایجاد کرد منجر به روانکاوی شد. از این رو، او مفهوم ناخودآگاه را ایجاد کرد که یکی از اجزای ذهن انسان خواهد بود. ساختار دستگاه روانی انسان، عقده ادیپ، تحلیل، مفهوم لیبیدو، نظریه ناقصی. اینها برخی از فرمول بندی های مهمی هستند که توسط فروید در آغاز تاریخ روانکاوی ارائه شده است. که به انتشار آن در متنوع ترین ابزارها و در زمینه های مطالعاتی متنوع کمک کرد.

منشأ روانکاوی

تمام مفهوم اساسی روانکاوی همانطور که ما می شناسیم، بدون شک آغاز شده است. در پایان قرن نوزدهم، از طریق فروید و مربیان و همکارانش. بنابراین لازم است سیر سیر فروید، بنیانگذار یا پدر روانکاوی را با توجه به شخصیت های تاریخی که او را در توسعه ایده های اولیه علم یاری رسانده اند، مرور کنیم.

دکتر توسطذهن انسان از نظر پدیدارشناسی یکسان است. او به مدل عصبی فیزیولوژیکی، هیدرواستاز و ترمودینامیک توجه داشت.

این مفاهیم مورد مطالعه او به عنوان مبنایی برای ایجاد نظریه او در مورد مدل ناخودآگاه مورد استفاده قرار گرفت. ایجاد محوریت مفاهیم سرکوب و رانش. درایو نظریه او برای توضیح تبدیل محرک ها به عناصر روانی است. از جمله توسعه میل جنسی، بازنمایی، مقاومت، انتقال، انتقال متقابل و مکانیسم های دفاعی.

فروید در سال 1881 در دانشگاه وین تحصیل کرد و به عنوان متخصص روانپزشکی فارغ التحصیل شد و خود را به عنوان یک متخصص مغز و اعصاب مشهور نشان داد. و در اواسط کلینیک پزشکی خود، با بیمارانی مواجه شد که تحت تأثیر «مشکلات عصبی» قرار داشتند، که با توجه به «محدودیت» درمان پزشکی متعارف، سؤالات خاصی را ایجاد کرد.

بنابراین، بین سالهای 1885 و 1886، فروید به پاریس رفت تا یک دوره کارآموزی را نزد متخصص مغز و اعصاب فرانسوی ژان مارتین شارکو انجام دهد، که به نظر می رسید در درمان علائم موفقیت نشان می داد. بیماری روانی از طریق استفاده از هیپنوتیزم

برای شارکو، این بیماران، که گفته می شد هیستریک هستند، تحت تأثیر اختلالات روانی ناشی از ناهنجاری در سیستم عصبی قرار گرفتند، ایده ای که فروید را تحت تأثیر قرار داد تا به امکانات درمانی جدیدی فکر کند.

پیشنهاد هیپنوتیزم، شارکو و برویر: آغاز روانکاوی

در بازگشت در وین، فروید شروع به درمان بیماران خود با علائم اختلالات عصبی با پیشنهاد هیپنوتیزم کرد. . در این تکنیک، پزشک تغییری در وضعیت هوشیاری بیمار ایجاد می کند و سپس تحقیقاتی را در مورد ارتباطات و رفتارهای بیمار انجام می دهد که ممکن است ارتباطی با علامت ارائه شده ایجاد کند.

در این حالت مشخص است که با پیشنهاد پزشک می توان این علائم و سایر علائم جسمی را تحریک کرد و از بین رفت. با این حال، فرویدهنوز در تکنیک خود نابالغ است و سپس بین سالهای 1893 و 1896 به دنبال متحد شدن با پزشک محترم یوزف بروئر است که متوجه شد تنها با درخواست از بیماران برای توصیف خیالات و توهمات خود می توان علائم بیماری روانی را کاهش داد.

با استفاده از تکنیک های هیپنوتیزم می توان به خاطرات آسیب زا راحت تر دسترسی پیدا کرد و با صدا دادن به این افکار، خاطرات پنهان به ذهن انسان منتقل شد. سطح آگاهی، که باعث ناپدید شدن علامت شد (COLLIN و همکاران، 2012).

به طور نمادین، این ایده ها از طریق درمان یک بیمار معروف به مورد آنا O.، اولین تجربه موفق این سیستم درمانی روان درمانی امکان پذیر بود.

بنابراین، فروید و بروئر شروع به همکاری با یکدیگر کردند، و تکنیک درمانی را توسعه و رایج کردند که اجازه می داد احساسات و عواطف مرتبط با رویدادهای آسیب زا گذشته از طریق یادآوری صحنه های تجربه شده آزاد شوند، که به ناپدید شدن علائم منجر شد. . این تکنیک روش کاتارتیک نامیده شد.

همه این تجربه انتشار مشترک اثر Estudos sobre a hysteria (1893-1895) را ممکن کرد.

همچنین ببینید: Catachresis: تعریف و جملات مثال

من اطلاعاتی برای ثبت نام در دوره روانکاوی می خواهم .

O آغاز روانکاویو زمینه تاریخی آن

در سال 1896، فروید برای اولین بار از اصطلاح روانکاوی برای تجزیه و تحلیل اجزای تشکیل دهنده روان انسان استفاده کرد. بنابراین، تکه تکه کردن گفتار/فکر بیمار برای اینکه بتوانیم مطالب نهفته را ضبط کنیم و از آنجا معانی و مفاهیم موجود در گفتار بیمار را بهتر مشاهده کنیم.

با پیشرفت تکنیک، برخی نقاط اختلاف بین فروید و برویر ظاهر شد، به ویژه در تأکیدی که فروید بین خاطرات بیمار و منشأ و محتوای جنسی دوران کودکی ایجاد کرد .

بنابراین، در سال 1897 برویر با فروید، که به توسعه ایده‌ها و تکنیک‌های روانکاوی ادامه داد، هیپنوتیزم را کنار گذاشت و از تکنیک تمرکز استفاده کرد، که در آن یادآوری از طریق مکالمه عادی انجام می‌شد و صدا را به بیمار می‌داد، قطع رابطه کرد. به صورت غیر جهت دار

طبق گفته فروید:

«زمانی که در اولین مصاحبه خود از بیمارانم پرسیدم که آیا به خاطر دارند که چه چیزی در ابتدا باعث ایجاد علامت مورد نظر شده است یا خیر، در برخی موارد آنها گفتند که هیچ چیزی در این مورد نمی دانند. احترام، در حالی که در دیگران چیزی را مطرح کردند که به عنوان یک خاطره مبهم توصیف می کردند و نمی توانستند ادامه دهند. […] من اصرار کردم – وقتی مطمئن شدند که واقعاً می دانند، آنچه به ذهنشان می رسد – سپس در اولین موارد واقعاً چیزی به ذهنشان خطور کرد ودر برخی دیگر حافظه کمی بیشتر شد. بعد از آن من حتی بیشتر اصرار کردم: به بیماران گفتم که دراز بکشند و چشمان خود را عمدا ببندند تا "تمرکز" کنند - که حداقل شباهت زیادی به هیپنوتیزم داشت. سپس متوجه شدم که بدون هیچ هیپنوتیزمی، خاطرات جدیدی پدید آمدند که حتی به گذشته باز می گشتند و احتمالاً به موضوع ما مربوط می شد. تجربه‌هایی از این دست مرا به این فکر انداخت که واقعاً می‌توان با اصرار صرف، گروه‌های بیماری‌زای بازنمودهایی را که به هر حال، قطعاً حضور داشتند، آشکار ساخت» (FREUD, 1996, p. 282-283).

همچنین بخوانید: روانکاوی چیست؟ راهنمای بنیادی

منشا، تاریخچه و آینده روانکاوی

نظریه های ایجاد شده توسط فروید، در آغاز قرن بیستم، به حوزه های بی شماری از دانش گسترش یافت. در مورد ظهور آن، انتشار اثر « تعبیر رویاها » در اوایل دهه 1900 نقطه شروع روانکاوی تلقی می شود.

در حال حاضر، بسیاری از ما قبلاً شنیده ایم. درباره چندین مفهوم ایجاد شده توسط فروید، که بیشتر آنها در آغاز تاریخ روانکاوی بودند. مفاهیمی مانند ناخودآگاه، توضیحات آن در مورد تمایلات جنسی کودک یا عقده ادیپ. با این حال، هنگامی که او اولین نظریه های خود را مطرح کرد، پذیرش در میان دانشمندان روانشناسی و محافل دانشگاهی با مشکل مواجه شد.

علاوه بر این،علاوه بر این، برای درک تاریخ روانکاوی، درک بافت تاریخی آن لحظه ضروری است. برای مثال، جنگ جهانی اول (1914-1918)، در نهایت به گسترش آن کمک کرد. وقتی از روانکاوی برای درمان افراد درگیر در جنگ و روان رنجوری ناشی از آن استفاده شد.

محیط فرهنگی خود اتریش، زمینه روشنگری پس از انقلاب صنعتی و انقلاب فرانسه. دانش روانپزشکی، عصبی فیزیولوژیکی، جامعه شناختی، انسان شناسی، از جمله دانش هایی که در آن زمان در حال توسعه و کاوش بودند.

من اطلاعاتی را برای ثبت نام در دوره می خواهم از روانکاوی .

بلوغ فروید و مسیر روانکاوی

همه اینها به مشاهدات، مطالعات و اولین خلاقیت های فروید کمک کرد. در این محیط مساعد، او پدیده‌های ذهنی را فراتر از آن‌هایی که توسط آگاهی قابل درک است شناسایی کرد.

فروید این نظریه را مطرح کرد که ذهن ما دارای آگاه، پیش‌آگاه و ناخودآگاه است .

همه چیز این است. مسیر به فروید اجازه داد تا تکنیک روانکاوی خود را بهبود بخشد. از هیپنوتیزم، تا روش کاتارتیک و تا تمرین موقتی که به عنوان " تکنیک فشار " شناخته می‌شود. این تکنیک شامل فشار دادن فروید به پیشانی بیماران در تلاش برای به هوش آوردن محتویات ناخودآگاه بود، روشی.به زودی رها شد زیرا مقاومت و دفاع از جانب بیمار را مشخص کرد.

تا ظهور روش تداعی آزاد ، که در نهایت به تکنیک قطعی فروید تبدیل شد. در این روش فرد بدون هیچ قضاوتی مطالب خود را به جلسه می آورد. فروید آنها را بررسی، تحلیل و تفسیر کرد. او از توجه شناور (مفهومی که فروید برای تکنیک گوش دادن به کار برد) به نفع خود در تلاش برای ربط دادن گفتار به مطالب غوطه ور در ناخودآگاه استفاده کرد.

به تدریج شکل گیری سنت های روانکاوی محلی شکل گرفت. علاوه بر تحلیلگران نوظهور در شهرهایی مانند بوداپست، لندن و زوریخ. فراتر از پیوند شخصی و مستقیم با فروید، بنیانگذار روانکاوی.

همچنین ببینید: خواب دیدن آب تمیز، خالص یا شفاف

دو لحظه بزرگ کار فروید را مشخص کرد:

موضوع اول : موارد ذهن آگاهانه هستند. ، ناخودآگاه و پیش خودآگاه.

مبحث دوم : مصادیق ذهن عبارتند از ایگو، id و سوپرایگو.

پذیرش روانکاوی

چون انقلابی بود و تابوها و مفاهیم را شکست، پذیرش آن به ویژه در سالهای اولیه تاریخ روانکاوی با مشکل مواجه بود. علاوه بر این، فروید در یک جامعه بورژوایی سرمایه داری و مردسالار زندگی می کرد که در آن زنان بسیار تحت ستم بودند. این باعث شد که بسیاری از نظریه‌های او فوراً پذیرفته نشوند.

اگرچه توضیحات الهیاتی دیگراز درک واقعیت در آن زمان راضی بود. و علم روز به روز در درک آسیب شناسی ها و رفتار انسان ها جایگاه بیشتری پیدا می کرد. بسیاری از نظریه‌های فروید، مانند توسعه تمایلات جنسی کودکانه ، در زمان انتشار دیدگاه‌های مخالفی را ایجاد کردند. " تعبیر خواب ". در آن زمان جنبه های روانی جزء جنبه های علمی محسوب نمی شد. این بدان معناست که پزشکان به بیماری های عصبی یا روانی احترام نمی گذارند. آنها فقط به آنچه در معرض نوعی اثبات مادی یا قابل اندازه گیری بود چسبیدند.

فروید همچنین مفاهیمی در مورد میل جنسی، انرژی اروتیک که زندگی را ممکن می کند، توسعه داد. علاوه بر متحد کردن افراد به منظور تولید مثل، برای فروید، میل جنسی می‌تواند نمایانگر خواسته‌های پنهانی باشد که وقتی ارضا نمی‌شوند، به نوعی در زندگی مردم منعکس می‌شوند. فروید تعالی را مفهوم سازی کرد که استفاده از انرژی میل جنسی برای مقاصد پذیرفته شده اجتماعی مانند هنر، مطالعه، مذهب و غیره است.

به دلیل آموزش پزشکی، فروید خود را وقف تحقیقات کرد. روانشناسی، با تأثیر قوی زیست شناسی. اگرچه برخی از پوزیتیویست ها روانکاوی را به عنوان یک فلسفه می دانستند، فروید چیزی فراتر از آن را توسعه داد و نظریه ای را ایجاد کرد.

ویژگیهای اصلی روانکاوی

درک ویژگیهای روانکاوی برای درک تاریخچه روانکاوی مهم است. فروید راه جدیدی برای دیدن انسان ایجاد کرد و حوزه جدیدی از دانش را پایه گذاری کرد. نظریه های او در مورد ناخودآگاه، کودکی، روان رنجوری، تمایلات جنسی و روابط انسانی .

همچنین بخوانید: دستگاه روانی و ناخودآگاه در فروید

همه اینها به درک بهتر ذهن انسان و رفتار انسان کمک کرد. مردان و برای درک بهتر جامعه.

بر خلاف آنچه هنوز بسیاری از مردم فکر می کنند، روانکاوی یک حوزه یا مکتب روانشناسی نیست. این یک حوزه مستقل از دانش است که به عنوان راهی متفاوت برای درک ذهن انسان ظاهر شده است. و در نتیجه، به عنوان جایگزینی برای درمان رنج روانی می آید.

علاوه بر این، یکی از عوامل اصلی تمایز روانکاوی، روشی بود که فروید درمان های خود را توسعه داد. روشی که او برای درمان افراد مبتلا به رنج یا آسیب‌شناسی روانی پیشنهاد می‌کرد در آن زمان کاملاً نوآورانه بود.

فروید برای گوش دادن به سخنان هیستریک‌ها و شهادت‌های بیمارانش حساسیت داشت. بنابراین او آموخت که گفتار مردم باید به او چه بیاموزد. این مبنایی برای او بود تا درمان خود و همراه با آن نظریه و اخلاق روانکاوی را ایجاد کند.

فروید مغز و

George Alvarez

جورج آلوارز یک روانکاو مشهور است که بیش از 20 سال است که در این زمینه فعالیت می کند و در این زمینه بسیار مورد توجه است. او یک سخنران مورد توجه است و کارگاه ها و برنامه های آموزشی متعددی را در زمینه روانکاوی برای متخصصان صنعت سلامت روان برگزار کرده است. جورج همچنین یک نویسنده ماهر است و چندین کتاب در زمینه روانکاوی نوشته است که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. جورج آلوارز به اشتراک گذاری دانش و تخصص خود با دیگران اختصاص دارد و یک وبلاگ پرطرفدار در دوره آموزشی آنلاین روانکاوی ایجاد کرده است که به طور گسترده توسط متخصصان بهداشت روان و دانشجویان در سراسر جهان دنبال می شود. وبلاگ او یک دوره آموزشی جامع ارائه می دهد که تمام جنبه های روانکاوی، از تئوری تا کاربردهای عملی را پوشش می دهد. جورج مشتاق کمک به دیگران است و متعهد است که در زندگی مشتریان و دانش آموزان خود تغییرات مثبتی ایجاد کند.