فهرست مطالب
ما میخواهیم اختلال هویت تجزیهای را از طریق تحقیقات کیفی، آوردن مفاهیم آکادمیک، موارد معروفی که این موضوع را مطرح کردهاند و تجربیات متخصصان آموزشدیده در آن منطقه را مطرح کنیم، همیشه داشتن بینش انسانی و نگاهی محتاطانه به موقعیت.
همچنین ببینید: دوستان مجازی از دیدگاه روانکاواناین رویکرد مرتبط است زیرا موارد متعددی به دلیل تروماهای دوران کودکی ظاهر میشوند و از جمله، تصور نمیشود که برخی از واقعیتهایی که در گذشته زندگی کردهاند میتواند ارتباط زیادی داشته باشد. در زندگی بزرگسالی و حتی مانع از اینکه کسی بتواند به طور عادی زندگی کند.
فهرست مطالب
- اختلال هویت تجزیه ای
- آسیب شناسی روانی در جامعه و اختلال هویت تجزیه ای
- Autopilot
- اختلال هویت تجزیه ای و سبک زندگی
- اختلال هویت تجزیه ای.
- DID
- یک واکنش طبیعی
- تشخیص اختلال هویت تجزیه ای
- شخصیت های مختلف
- نتیجه گیری در مورد تجزیه ای اختلال هویت
- برای درمان…
- مرجع کتابشناختی
اختلال هویت تجزیه ای
به عنوان یک فرضیه، فرض می کنیم که اختلال هویت تجزیه ای بیشتر از آنچه تصور می کنیم در جامعه وجود دارد، باید با احتیاط رفتار شود، زیرا این یک اختلال استکودکی ظالمانه تشخیص بر اساس تاریخچه است، گاهی اوقات با هیپنوتیزم یا مصاحبه با دارو. کودکان با یک حس هویت یکپارچه به دنیا نمی آیند. از منابع و تجربیات مختلف ایجاد می شود. در کودکان تحت ستم، بخشهای زیادی از آنچه باید ادغام میشد، جدا باقی میماند.سوء استفاده مزمن و شدید (فیزیکی، جنسی، یا عاطفی) و بیتوجهی در دوران کودکی تقریباً همیشه در بیماران مبتلا به DID گزارش و مستند شده است. برخی از بیماران مورد آزار قرار نگرفتند اما از دست دادن اولیه اولیه (مانند مرگ والدین)، بیماری جدی یا سایر رویدادهای استرس زا شدید را تجربه کردند.تشخیص اختلال هویت تجزیه ای
"تشخیص افتراقی در بزرگسالان شامل بیماری های همراه مانند اختلال جسمانی سازی، اختلال استرس پس از سانحه، تشنج و فراموشی است. تشنج های کاذب و پدیده های تبدیلی فرآیندهای روانی مشابه اختلالات تجزیه ای هستند. اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوافکتیو، اختلالات خلقی دوقطبی و تک قطبی باید به طور مشابه کنار گذاشته شوند.» (DAL'PZOL 2015).با گذشت زمان، کودکان مورد آزار و اذیت شدید ممکن است توانایی فرار از سوء استفاده را با «فاصله گرفتن» ایجاد کنند، یعنی قطع ارتباط با محیط های فیزیکی نامطلوب خود یا پناه بردن به ذهن خود.هر مرحله از توسعه یا تجربهتروما می تواند برای ایجاد یک هویت متفاوت استفاده شود. یکی از تاثیرگذارترین داستانهای TDI مربوط به کریس سایزمور است که در کودکی با تماشای مردهای که در حال بیرون کشیدن از یک گودال بود، آسیب دید. در آن موقع او به پدر و مادرش گفت که دختر دیگری در آنجا همراهش است، اما هیچ کس نمیدانست کیست. کریس در دوران کودکی به خاطر کارهایی که قسم خورده بود مرتکب نمی شود مورد سرزنش قرار گرفت. با این حال، کشف این بیماری تنها زمانی رخ داد که او صاحب یک نوزاد شد و یکی از شخصیت های او به نام Eva Blackسعی کرد کودک را بکشد که توسط شخصیت دیگری به نام Eva White مانع شد. کریس سال های زیادی را در درمان گذراند و 22 شخصیت بسیار متمایز کشف شد که در نهایت به یکی ادغام شدند. این داستان تبدیل به فیلمی با عنوان «سه نقاب حوا» شد.شخصیت های مختلف
بیلی میلیگان اولین فردی در جهان بود که به دلیل تشخیص DID از جرم تبرئه شد. در دهه 1970، سه زن در ایالات متحده مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند. توصیف قربانیان با توجه به شخصیت متجاوز کاملاً متفاوت بود، اما همه توسط بیلی که در آن زمان تنها 22 سال داشت مورد حمله قرار گرفته بودند. قدیمیمشخص شد که مرد جوان از این اختلال رنج می برد و دارای 24 شخصیت بود و در زمان جنایات شخصیت یک مرد یوگسلاوی به نام راگن و یک زن مسئول بودند.به نام آدالانا.اگرچه او از این جنایات تبرئه شد، اما میلیگان سال ها را در درمان روانپزشکی گذراند تا اینکه پزشکان به اجماع رسیدند که شخصیت ها ادغام شده اند.نتیجه گیری در مورد اختلال هویت تجزیه ای
موارد ذکر شده در بالا به شکل تصرف خود را نشان می دهد، جایی که هویت ها به راحتی برای اعضای خانواده و همکاران قابل مشاهده است. بیماران به شیوه ای آشکارا متفاوت صحبت می کنند و عمل می کنند، گویی شخص یا موجود دیگری در حال تسلط بر آن است. در حال حاضر در قالب عدم تملک، هویت های مختلف اغلب چندان مشهود نیستند. در عوض، بیماران احساس مسخ شخصیت را تجربه میکنند، احساس میکنند غیرواقعی هستند، از خود دور شدهاند و از فرآیندهای فیزیکی و ذهنی خود جدا شدهاند. که هیچ کنترلی ندارند. همچنین بخوانید: اختلال هویت تجزیهای: تعریف و نشانهها اختلال مسخ شخصیت/واقعیتزدایی به طور یکسان در مردان و زنان رخ میدهد. میانگین سن شروع 16 سالگی است. این اختلال ممکن است در اوایل یا میانه کودکی شروع شود. فقط 5 درصد موارد بعد از 25 سالگی ایجاد می شود و به ندرت بعد از 40 سالگی شروع می شود. DID نیاز به پیگیری روانپزشکی در طول زندگی فرد دارد. او می تواند انتخاب کند که موارد مختلف را ادغام کند.هویت ها در یک ادغام حالت های هویتی مطلوب ترین نتیجه برای درمان است. داروها به طور گسترده برای کمک به درمان علائم افسردگی، اضطراب، تکانشگری و سوء مصرف مواد مورد استفاده قرار می گیرند، اما آنها خود گسستگی را کاهش نمی دهند. برای بیمارانی که نمی توانند یا نمی خواهند تلاش کنند تا یکپارچه شوند، درمان با هدف روان درمانی تسهیل همکاری و همکاری بین هویت ها و کاهش علائم است.برای درمان آن...
برای درمان این آسیب شناسی روانی آسان نیست، اول از همه باید نگاه محتاطانه و مهربانانه به خانواده داشت، به هر تغییری توجه کرد و بسیار صبور بود. چیزی نیست که یک شبه درمان شود، در شب. متأسفانه در کشور ما کمبود منابع، پزشکان آموزش دیده، حتی دسترسی به داروهایی که برای این بیماران مفید است، داریم، این بیماری هنوز با چشم های تحقیرآمیز دیده می شود، به عنوان یک بیماری دیده نمی شود. افراد غیر روحانی، و بله، همان طور که قبلاً ذکر شد، «تازه» یا حتی «تصرفات شیطانی». اما نظارت یک تیم چند رشته ای ضروری است، پزشک، روانشناس، روانکاو و خانواده، که پایگاهی است که به فرد در روند بهبودی کمک می کند. اینکه فرد بفهمد او چیزی بیش از یک شخص نیست زمان زیادی می برد، از بین بردن این باور ساده نیست، بلکه نیازمند توجه و مراقبت است.(MARALDI 2020)، اما علت غیرممکنی نیست، با درمان صحیح و متخصصان آموزش دیده می توانیم به نتیجه مطلوب برسیم.مراجع
BERGERET, J. (1984) Normal and Patological Personality. Porto Alegre, Artes Médicas, 1974.VAISBERG, T.(2001) The Social Function of Psychology in Contemporaneity, Congress of Clinical Psychology, 2001.
SANTOS MP dos, Guarienti LD, Santos PP, Dal pzol AD. اختلال هویت تجزیه ای (شخصیت های متعدد): گزارش و مطالعه موردی. بحث در روانپزشکی [اینترنت]. 30 آوریل 2015 [نقل شده در 19 ژوئیه 2022]؛ 5 (2): 32-7. موجود در:
MIRALDI, E. (2020) اختلال هویت تجزیه ای: جنبه های تشخیصی و پیامدهای بالینی و پزشکی قانونی. مجله: مرزهای حقوق بین رشتهای 2020. این مقاله درباره اختلال هویت تجزیهای (DID) توسط ANA PAULA O. SOUZA، فارغالتحصیل دوره آموزشی روانکاوی نوشته شده است.
مزمن، فرد نمی تواند به یاد بیاورد که چه کار کرده است، زیرا او در "بدن دیگری" بوده است، به دلیل ضربه هایی که در طول زندگی او رخ داده است، چیزی ناگهانی است، فرد دچار فراموشی می شود که می تواند ساعت ها یا حتی روزها طول بکشد. مثل این است که شما در بدن خود نیستید، مثل این است که بدن خود را به طور ناگهانی، چندین بار تغییر می دهید. به عنوان هدف، ما در این کار به دنبال نشان دادن اهمیت تشخیص صحیح اختلال هویت تجزیهای، گزارشهایی که در فیلمها و سریالها ظاهر میشوند و نحوه انجام تجزیه و تحلیل، نحوه رفتار متخصص و کمک به این بیمار خواهیم بود. در بخش اول کار، ما به این خواهیم پرداخت که واقعاً چه چیزی اختلال هویت تجزیه ای است، به طور کلی ، آن را از تفکیک آسیب شناختی متمایز می کند و چگونه می توان آن را تشخیص داد، کدام متخصصان گزارش را تهیه می کنند و چگونه بوده است. ظهور این آسیب شناسی روانی. در بخش دوم، به عنوان پیشرفت کار، نمونه هایی از بیمارانی که به دلیل ابتلا به این اختلال در رسانه ها شهرت یافته اند و مطابق با وضعیت خود در آن زمان بد عمل کرده اند، آورده می شود. روش مورد استفاده کیفی بود، بر اساس بررسی مقالات، کتاب ها، مصاحبه ها و سایر سوابق تحصیلی. از طریق مشکلات بزرگروانی، ما در زمانی هستیم که همه چیز آنی است، فعالیت های زیادی وجود دارد که باید روزانه انجام دهیم، مسئولیت های مختلف، اغلب حتی سلامت خود را کنار می گذاریم. "اخیراً، از یک نظریه نظری دیگر. دیدگاه روانکاوی، رودینسکو (2000) تحلیلی را انجام داد که از آن به این نتیجه رسید که جامعه معاصر اساساً افسرده است. بنابراین ایده هایی را ارائه می دهد که با ایده های برگرت (1974) منطبق است. بیماران به دنبال مراقبت برای مقابله با چیزی بودند که به آن میل توخالی می گویند (VAISBERG، 2001)". مردم بیشتر به دلیل داشتن مشکلات روانی که در چند سال پیش هرگز دیده نمی شد، بیمارتر می شوند. اما چرا تعداد مبتلایان به بیماری های روانی در حال افزایش است؟ امروزه ما با جامعه ای روبرو هستیم که هدف آن توسعه زودهنگام است، چه از نظر حرفه ای و چه از نظر اجتماعی، و مایل به توسعه هر چه سریعتر هستیم. ما با استانداردهای زیبایی مواجه هستیم که باعث ایجاد اختلالات غذایی مختلف می شود، که اغلب منجر به حتی مرگ فرد، به دلیل خودخواهی که خود او قادر به مقابله با آن نبود.اتوپایلوت
استفاده مداوم از فناوری، جامعه را به تقاضای بیشتر سوق داده است، استانداردهایی را می طلبد که هرگز توسط جامعه مورد سوال قرار نگرفته اند، شبکه های اجتماعی در نهایت یک شاخص مقایسه بزرگ از کودکان گرفته تا افراد مسن را تولید می کنند. در روزگار کنونی ماما با موقعیتهای متعددی روبهرو هستیم که اغلب خارج از کنترل ما هستند، به دلیل تعداد زیادی از وظایف که باید به صورت روزانه انجام شوند، کار، خانواده، دوستان و از جمله موقعیتهایی که در زندگی روزمره با آنها مواجه هستیم. بودن در خلبان خودکار بسیار رایج است، زیرا ما اغلب خودمان را در حال حل کردن موقعیت های روزمره دیگری می بینیم، در حین رانندگی یا حتی صرف غذا، به این ترتیب، شما به یاد نمی آورید که در طول این وظایف چه کرده اید، متأسفانه این بسیار است معمولاً، ما ذهن خود را به موضوع دیگری میبریم که در نهایت از کنترل ما خارج میشود، و نمیتوانیم آنچه در طول سفر اتفاق افتاده را به خاطر بیاوریم. آنقدر عادت میکنید که بعد از ساعتها به آن سمت خانه بروید که در نهایت ذهنتان را به حالت دیگری میبرید. بعد از اینکه به خانه تان رسیدید، شوهرتان این سوال را از شما می پرسد: "آیا تصادفی را که در Avenida 7 de Setembro رخ داد را دیدی؟" رایج است و ما آن را گسست پاتولوژیک می نامیم، اساساً همه چیز را در طول یک کار فراموش می کنیم، زیرا به چیز دیگری فکر می کردیم.هویت تجزیه ای و اختلال سبک زندگی
داشتن یک سبک زندگی خوب، برای عبور نکردن از این شرایط، داشتن یک رژیم غذایی سالم ضروری است.تمرکز حواس را تمرین کنید، هر مرحله از زندگی روزمره خود را درک و قدردانی کنید، زیرا ما زندگی پر استرسی را پشت سر می گذاریم، باید با همه اینها کنار بیاییم، با خودمان کنار بیاییم و محدودیت های خود را بشناسیم، عواملی در زندگی ما وجود دارد که غیرقابل کنترل هستند. ، آنها در دست ما نیستند، اما چیزهایی وجود دارد که می توانیم با مراقبت از خود و مشکلات خود آنها را اصلاح کنیم. همچنین بخوانید: افراد مضطرب: ویژگی ها، علائم و روش های درمانی نکته مهم دیگری که باید مورد بحث قرار گیرد این است که در دوران کودکی، ما تصور نمی کنیم که بسیاری از اعمال می توانند انسداد ایجاد کنند و حتی فرد را به چیزی که نیست سوق دهند. سخنان ما می تواند نتایج بدی را در افراد دیگر ایجاد کند، ما باید بسیار مراقب باشیم، زیرا ترکیب همه این عواملی که قبلاً مورد بحث قرار گرفت می تواند موقعیت هایی را بازتولید کند که برای هیچکس مفید نیست.اختلال هویت تجزیه ای.
آیا تا به حال در مورد افرادی شنیده اید که برای مدت طولانی (ماه ها، روزها، ساعت ها) به یاد نمی آورند، حتی هویت، عواطف، شخصیت خود را فراموش می کنند، احساس می کنند از دنیا و افراد اطراف خود جدا شده اند؟ در کتابچه راهنمای بینالمللی تشخیص اختلالات روانی، این اختلال به عنوان اختلال هویت تجزیهای طبقهبندی میشود که میتوان آن را به پنج دسته تقسیم کرد، اختلال هویت تجزیهای، اختلال مسخ شخصیت / عدم تحقق، فراموشی تجزیهای، اختلالات تجزیه ای مشخص، و اختلالی که به طور دیگری مشخص نشده است. اولین متخصصی که این موضوع را مطالعه کرد پیر جانت بود که در مورد شخصیت های چندگانه (MPD) توضیح داد و تنها در سال 1980 انجمن روانپزشکی عمومی آمریکا در کتابچه راهنمای اختلالات روانی خود اختلال هویت تجزیه ای را هدف مطالعات و تحقیقات متعددی قرار داد. ، به این ترتیب این اصطلاح عمیق تر بود، زیرا جامعه آن را به خوبی نمی شناخت و آماج سهل انگاری های متعدد قرار گرفت. در این اختلال، فرد می تواند خود را در دو یا چند حالت شخصیتی بیابد و آنچه را که در آن لحظه تجربه کرده کاملاً فراموش کند. «[…] DID یک وضعیت روانی است که گاهی اوقات به دلیل چندین عامل، برای مثال، با اختلال پس از سانحه اشتباه گرفته می شود. یک وضعیت روانی مکرر از یک ضربه متحمل شده باشد. در جایی که این با داشتن تفکیک به عنوان یک گریز ضروری متفاوت است، زیرا این گسست به عنوان راهی برای برخورد با این رویداد بوجود می آید و خود را از خود جدا می کند (FREIRE, 2016)".TDI
DID میتواند به دلیل آسیبهایی که در دوران کودکی، معمولاً در سالهای اول زندگی رخ میدهد، ایجاد شود، گویی که فرد نمیتواند تمام آن موقعیت را مدیریت کند، یا به دلیل سوء استفاده، حتی در مواجهه با خودش. در این موارد، بیمار تغییرات ناگهانی در رفتار نشان میدهد، مانند تغییر در تن صدا،شخصیت، قیافه و حتی جنسیت. این تغییرات فرد را فرا می گیرد و در حال حاضر قابل کنترل نیستند. اغلب از این موقعیت ها به عنوان "تصرف" یاد می شود، وضعیتی که اغلب در فیلم ها و حتی سریال ها دیده می شود. تشخیص ساده نیست، زیرا: «تروما یک گسست ایجاد میکند که ناپیوستگی تجربه (آگاهی) و حافظه است. چنین فرآیندهای روانی در ابتدا ممکن است به عنوان دفاع تطبیقی عمل کنند و نفس را از نابودی حفظ کنند. به گفته گابارد، با گذشت زمان، تفکیک باعث تحریف رشد شخصیت و ادغام مداوم تجربیات، ادراک از خود و ادراک احساسات دیگران، از بین بردن رشد ظرفیت ذهنی، توسعه مهارت های فراشناختی می شود که امکان تأمل انتقادی را فراهم می کند. وضعیت ذهنی خود یا دیگران» (DAL'PIZOL 2015).پرونده های رسانه ای در مورد TDI
وضعیت زیر را تصور کنید: سه دانشجوی جوان توسط کوین، مردی مرموز و مشکل ربوده می شوند. بعداً آنها در یک مکان تاریک از خواب بیدار می شوند و متوجه می شوند که او آنها را ربوده است زیرا آنها را نجس می دانست. کوین تغییراتی از شوخ طبعی و شخصیت ارائه می دهد، گاهی اوقات خود را با خجالت و مهربانی کودکانه نشان می دهد، گاهی اوقات سردترین و ترسناک ترین چهره خود را نشان می دهد. در حالی که سه زن جوان برای بقا می جنگند، تحولات این مرد را دنبال می کنندکه بین 23 شخصیت مختلف متفاوت است.
همچنین ببینید: کلاغ: معنی در روانکاوی و ادبیاتمثل صحنه ای از یک فیلم به نظر می رسد، درست است؟ خوب، در این مورد است. این اثر سینمایی 2016 «تکه تکهشده» نام دارد و یک مورد شدید از اختلال هویت تجزیهای را به تصویر میکشد که یک آسیبشناسی واقعی است، اولین مورد آن در حدود قرن شانزدهم ثبت شد، زمانی که پاراسلسوس (دکتر، کیمیاگر و فیلسوف سوئیسی) زنی که در مواجهه با آلتر ایگو که پول او را دزدیده بود دچار فراموشی شد. این آسیب شناسی اغلب در سینما، ادبیات و تلویزیون استفاده می شود، اما مهم است که به دنبال اطلاعات خارج از حوزه هنری باشید و سعی کنید برخی از کلیشه ها را ابهام کنید.
رانندگی به جایی و فهمیدن اینکه شما به یاد ندارید برخی از جزئیات سفر به دلیل استرس و نگرانی های روزمره، یا پرت شدن حواس در مکالمه و اینکه بعدا متوجه شوید که توجه نکرده اید رایج است، به آن تفکیک غیر آسیب شناختی می گویند. گاهی اوقات، همه ما شکست در ادغام خودکار عادی خاطرات، ادراکات، هویت و آگاهی را تجربه می کنیم، و این در فعالیت های روزمره تداخلی ایجاد نمی کند. حدود 50 درصد از جمعیت عمومی حداقل یک تجربه گذرا از مسخ شخصیت یا غیرواقعی شدن در طول زندگی خود داشته اند. اما تنها حدود 2 درصد از افراد معیارهای مسخ شخصیت/واقعیت زدایی را دارند. همچنین بخوانید: وابستگی شیمیایی: درمان، درمان و اشکال کمک