عقده ادیپ چیست؟ مفهوم و تاریخچه

George Alvarez 20-06-2023
George Alvarez

فهرست مطالب

عقده ادیپ یک اصطلاح روانکاوانه است که توسط زیگموند فروید برای توضیح پیوند مثلثی بین مادر، پدر و فرزند ، در مرحله ای که تقریباً از 4 سالگی تا کودک تا شروع بلوغ فروید این اصطلاح را در نظریه مراحل رشد روانی-جنسی یا نظریه تمایلات جنسی ابداع کرد.

بنابراین، برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این موضوع، به خواندن مقاله ما ادامه دهید. بیایید در مورد:

  • مفهوم مجتمع ادیپ صحبت کنیم ، یعنی ادیپ چیست،
  • شخصیت تراژدی کلاسیک یونانی افسانه ادیپ ، که الهام بخش فروید (ادیپ شاه، از تراژدی یونانی سوفوکل) بود،
  • چه چیزی می تواند به خوبی یا بد حل و فصل ادیپ باشد (و چگونه تأثیر می گذارد. نوجوانان و بزرگسالان) و
  • ارتباط عقده ادیپ و امکان کاربرد آن در قالب های مختلف ساختارهای خانواده.

عقده ادیپ چیست؟ عقده ادیپ اصطلاحی است که اساساً برای توصیف احساسات یک پسر نسبت به مادرش (جاذبه) و نسبت به پدرش (دافعه) استفاده می شود. تمایل پسر به مادرش و حسادتی که نسبت به پدرش احساس می کند. انگار بچه پدر را رقیب می بیند و توجه و محبت مادر را می خواهد.

بالاخره بچه در دوران بارداری خودش را با مادر خودش اشتباه می گرفت. سپس در مرحله شیردهی و در ماه های اول زندگی کودک شروع به تمایز می کندپدر را شکست دهید و با او همذات پنداری کنید؛

  • این به شکل یک درون گرایی روانی در ابر من به خود می گیرد: و کودک از طریق یک فرآیند کنایه ای نیز شروع به پذیرش وجود یک اجتماعی می کند. در کتاب تمدن و نارضایتی های آن ، فروید پیشنهاد می کند که اسطوره ادیپ نه تنها در پایه فرد، بلکه در پایه فرهنگ نیز قرار دارد. مدرسه، مذهب، اخلاق، خانواده، قدرت پلیس، آرمان‌های بهنجار بودن، قوانین نمونه‌هایی از ساختارهای اجتماعی هستند که به دنبال تحمیل قوانینی هستند که وضعیت نسل‌های گذشته را حفظ می‌کنند.
  • همانطور که پدر در رابطه با پسر انجام می دهد، جامعه به دلیل ترس از حمله جوانان ("کودکان") فرهنگ (مترادف با تمدن در فروید) و همه ابزارهای آن را ایجاد می کند. قوانین عملیاتی که قبلاً این جامعه را سازماندهی کرده است.

    تابوی زنای با محارم

    عبارات "حارم با محارم" می تواند برای اخلاق بزرگسالان ما بسیار قوی به نظر برسد. ممکن است فکر کنیم که این برای بچه دار شدن غیرقابل قبول است.

    اما باید به خاطر داشته باشیم که احتمالا

    • تابوی محارم فقط در دنیای بزرگسالان به این دلیل که در کودکی، آن را وارد می کنیم، حتی اگر به خاطر نداشته باشیم که؛ روان کودک آماده به دنیا نمی آید : حتی منطقی است که فرض کنیم این انبوه از انگیزه ها، اولین محبت هایش را به سمت مادر هدایت می کند، اولاً به این دلیل که متمایز نیست
    • کودک فقط با id به دنیا می آید (فقط انگیزه و غریزه ای برای کسب رضایت) و تنها بعداً من (برای متمایز شدن از بقیه) و سوپرایگو رشد می کند. (برای وارد کردن اخلاق)؛
    • بیشتر اوقات، کودک با مادر و پدرش زندگی می کند : باید فرض کرد که محبت و نفرت او متوجه این افراد است.

    عقده ادیپ که خوب و ضعیف برطرف شده است

    گفته می شود که یک عقده ادیپ حل نشده وجود دارد وقتی فردی در بزرگسالی علائمی نشان می دهد که نشان می دهد او این کار را نکرده است. در انتقال از دوران کودکی به نوجوانی به اندازه کافی بر عقده ادیپ غلبه کنید.

    به این معنی است که فرد هنوز علائمی را نشان می دهد:

    • از هنوز با عقده ادیپ زندگی می کند ، یا
    • از می خواست آن زمان را دوباره زنده کند زمانی که مادرش (یا پدرش) را می خواست و با پدرش (یا مادرش) رقابت می کرد.

    از سوی دیگر، گفته می شود که عقده ادیپ زمانی به خوبی حل شده است که در این گذر از دوران کودکی/نوجوانی، فرد ناممکن بودن محارم با مادر (یا پدر) و غیرممکن بودن را بپذیرد. ادامه متنفر شدن شدید از پدر (یا مادر). از این پذیرش، او شروع به متمرکز کردن محبت ها و انرژی میل خود روی افراد و چیزهای دیگر می کند. فاصله گرفتن از والدین تا حدودی طبیعی است که از ابتدای نوجوانی بسیار رایج است.

    عقده اختگی

    هنگامی که فروید توضیح داد.ایده یک مجتمع ادیپی، اساساً اشاره به پسران را متصور بود. پس از آن، به ویژه در متن «انحلال عقده ادیپ» (1924) ، او تفاوت هایی را بین پسران و دختران در مسئله ادیپی مطرح کرد. یک کودک (پسر یا دختر) همیشه در کنار مادر است. زیرا کودک در ابتدای تمایز و رشد است. طبیعی است که عشق به کسی روی بیاورد که کودک با او بیشترین تماس را داشته است.

    تمایز بین پسران و دختران در لحظه دوم ادیپ اتفاق می افتد، همانطور که در زیر توضیح خواهیم داد.

    0> اساساً ممکن است دختر شروع به محبت به پدر و رقابت با مادرش کند که به عنوان رقیب او دیده می شود. بعلاوه:

    • ترس از اختگی ، که در پسرها نشان دهنده ترس از دست دادن آلت تناسلی است،
    • در دختران می توان به عنوان اخته شدن در حال حاضر فهمید. انجام شده (آلت تناسلی از دست رفته).

    فروید حتی فرض می کند که عقده اختگی جهانی است: در پسران، ترس. در دختر، اختگی خیالی قبلاً انجام شده است. اما می‌توان آن را به سایر نمادهای معمولی ترس نیز اشاره کرد (به گزیده زیر، در توضیح این موضوع مراجعه کنید). پونتالیس، راه‌های گسترده‌تری برای مشاهده این موضوع وجود دارد:

    «... فانتزی اختگی در نمادهای مختلف یافت می‌شود:

    • شیءتهدید می تواند جابه جا شود ( کوری ادیپ، کشیدن دندان، و غیره)،
    • این عمل می تواند تغییر شکل یابد، با آسیب های دیگر به تمامیت بدن (تصادف، سیفلیس) جایگزین شود. ، عمل جراحی) و حتی به یکپارچگی روانی (جنون در نتیجه خودارضایی)،
    • عامل پدری می تواند متنوع ترین جایگزین ها را پیدا کند
    (حیوانات اضطرابی برای فوبیک ها).

    مجموعه اخته نیز در وسعت کامل اثرات بالینی آن شناخته شده است: حسادت آلت تناسلی، تابو باکرگی، احساس حقارت و غیره. روش های آن در مجموعه ساختارهای آسیب شناختی روانی، به ویژه در انحرافات کشف می شود...»

    بدیهی است که عقده اختگی تنها به معنای از دست دادن آلت تناسلی نیست. این می تواند جابجا شود، تغییر شکل داده و یا جایگزین ترس های دیگر شود. و حتی عامل اخته ممکن است (در ذهن کودک) فقط پدر نباشد، ممکن است شخص دیگری یا اشیاء هراسی باشد. این اخته به معنای لغوی نیست . حتی ترس از اختگی ممکن است تحت اللفظی نباشد، زیرا می‌تواند به روش‌های مختلف در افراد مختلف رخ دهد.

    همچنین بخوانید: روان‌پریشی و روانکاوی: نحوه عملکرد ذهن روان‌پریشی

    اختگی معمولاً در روانکاوی به عنوان درک می‌شود. تمثیل حرام . بنابراین، وقتی بیمار می گوید که "خانواده عقیم کننده" داشته است، احتمالاً منظورش استکه خانواده قوانین بسیار سفت و سخت و تفکری مبتنی بر قوانین جزمی و استبدادی را تحمیل کرده است.

    تفاوت ادیپ در پسران و دختران

    از نظر محبت و رقابت با پدر/مادر و فاز از خودمختاری بیشتر و سوپرایگو که باید با حل (انحلال یا بسته شدن) عقده ادیپ به وجود بیاید، درک می شود که این پدیده هم در پسران و هم در دختران رخ می دهد.

    آنچه می تواند متفاوت باشد این است که پسر با چه کسی است. با (مادر یا پدر) و با چه کسی رقابت می کند. به همین ترتیب، با دختری که می تواند بیشتر با پدرش همذات پنداری کند و با مادرش رقابت کند.

    اگرچه به اصطلاح "استاندارد" است:

    • جاذبه کودک توسط والدین همجنس و
    • رقابت با والدین همجنس ،

    همچنین ممکن است پسر نسبت به پدرش جاذبه دارد و نسبت به مادرش رقابت دارد. و در دختر، جاذبه ای برای مادر و رقابت با پدر.

    از نظر روحیات انسانی و پیچیدگی روابط عاطفی-خانوادگی، امروزه این امر درک می شود که خطر جهانی شدن بی پروا است. . لازم است به هر داستان نگاهی بیندازید .

    با وجود این، و حتی با انتقادات یا انطباق با مدل اصلی ادیپی، این امکان برای تحلیلگر وجود دارد که:

    • به هر یک از واقعیت های خانوادگی و تربیت کودک نگاه کنید و
    • دریابید که جاذبه ها و رقابت هایی وجود دارد که توسط عقده ادیپ پیشنهاد شده است ،
    • هم برای دختران و هم برای دخترانپسران،
    • و ببینید چگونه ممکن است ادیپ در هر مورد رخ داده باشد، به گونه ای که شکل گیری شخصیت را تا بزرگسالی مشخص کند.

    برخی از نویسندگان خطی از کارل گوستاو یونگ، روانکاو، به این معنا که این مرحله را مشابه مجتمع ادیپ برای دختران به عنوان مجتمع الکترا می نامد. فروید به نوبه خود ترجیح داد آن را فقط عقده ادیپ بنامد و در برخی تنظیمات، تجلی و وضوح آن را بین پسران و دختران متمایز کند.

    نقش پدر و مادر در عقده ادیپ

    برای ما مهم است که درک کنیم:

    • نقش مادر : که می تواند با ایده های محافظت و عشق ترکیب شود، ایده آل بازگشت به گذشته و امکان برآورده شدن خواسته های اید زمانی که کودک از حمایت رحم و توجه کامل مادر برخوردار بود (در واقع زمانی که کودک با مادر اشتباه گرفته می شد)؛
    • نقش پدر : که محدودیت‌های تکلیف است، آرمان حرکت به سوی آینده و استقلال، که می‌تواند ترس یا اضطراب را بر کودک تحمیل کند، دلیلی برای پرورش دشمنی بیشتر کودک با پدر است.

    این کارکردها مستقل از اینکه آیا در واقع یک مادر و یک پدر به عنوان یک زوج وجود دارد یا خیر. عملکرد محبت و وظیفه می تواند توسط افراد دیگر و سایر ترکیبات خانواده، توسط والدین خوانده، توسط خانواده های پیچیده (جایی که پدربزرگ و مادربزرگ / عموها و غیره در همان جا زندگی می کنند انجام شود.محیط) و حتی یک مادر یا پدر مجرد.

    علاوه بر ادیپ و سایر مدل های خانوادگی

    پس از گذشت بیش از یک قرن از تفصیل فرویدی، این یک واقعیت است که پیچیده ادیپ به عنوان بخشی از درک رشد روانی-جنسی کودک و به عنوان بخشی از درک قوانین تحمیل شده توسط زندگی در جامعه باقی می ماند.

    همچنین انتقادات و مکمل هایی در مورد نظریه فروید وجود داشت (در روانکاوی، روانشناسی، فلسفه، آموزش و جامعه شناسی)، به ویژه با توجه به خطرات جهانی شدن نظریه فروید، سایر قالب های خانواده و توسعه نوزادان دختر .

    حتی روانکاوانی که به دنبال به روز رسانی کار فروید هستند، باید به جای آن، درست مانند فروید، نظریه ای در مورد:

    • نحوه شکل گیری و تکامل روان انسان ارائه دهند. مادر و غیره؟
    • گذر کودک به سمت خودمختاری چگونه اتفاق می افتد؟
    • لحظات و رویدادهای گذر به سوی بلوغ روانی چیست؟
    • بازتاب ها در چیست؟ زندگی بزرگسالی وقایع (یا فقدان آن) لازم برای این گذار روانی؟

    در کتاب "ادیپ: عقده ای که هیچ کودکی از آن فرار نمی کند" ، روانکاو جی دی ناسیو مثلث بندی عقده ادیپ را به موقعیت هایی که در آن مادر با پدر زندگی نمی کند گسترش می دهد. به نوعی می توان همان ایده ناسیو را نیز به کار بردهر مدل خانواده:

    «سؤال: وقتی مادر با کودک تنها زندگی می کند ادیپ چگونه اتفاق می افتد؟

    پاسخ: کاملاً، به شرطی که مادر تمایل داشته باشد. . مهم نیست که مادر تنها زندگی کند، مهم این است که او به کسی وابسته است، کسی را می خواهد. و در صورت نداشتن شریک عشق، مهم این است که او به چیزی غیر از کودک علاقه مند است، که عشق به کودک تنها عشق زندگی او نیست. به طور خلاصه، ادیپ از لحظه ای وجود دارد که مادر می خواهد شخص ثالثی بین او و فرزندش وجود داشته باشد. اینجا پدر است! پدر سومین شخصی است که مادر می خواهد ."

    چگونه عقده ادیپ حل می شود؟

    روش رفع ادیپ در پسران و دختران نیز می تواند متفاوت باشد. در هر دو، حل و فصل (یا غلبه بر) به معنای ترک ادیپ است: این شامل پذیرش ناممکن بودن محارم، درونی کردن این هنجار اخلاقی و تخصیص عاطفه عشق/ نفرت به اشیاء دیگر است.

    در تکمیل این نکات مشترک، فروید ویژگی هایی را پیشنهاد می کند:

    • در پسر : پذیرش ناممکن بودن محارم با مادر، غلبه بر رقابت با پدر و درونی کردن پدر به عنوان نماد مرجع اخلاقی.
    • در دختر : پذیرش ناممکن بودن محارم با پدر، غلبه بر رقابت با مادر و هدایت انرژی او به سمت محبت جایگزین، به ویژه مادری.

    برای حل این مشکل ادیپی فاز، آن استبرای توسعه هویت سالم و مستقل تر ضروری است. کودک باید:

    • با والدین همجنس خود همذات پنداری کند (پسر با پدر، دختر با مادر) و
    • توقف کند. تمایل به والد جنس مخالف .

    بنابراین، کودک تعارض محارم را که مشخصه عقده ادیپ است حل می کند .

    A خواسته ای که از والدین در آموزش روانشناختی کودک می شود این است که به کودک اجازه دهند خودمختار شود و محبت (عشق و خصومت) خود را فقط در ارتباط با هسته خانواده قرار ندهد .

    برای این، کودک (و بعداً نوجوان) به دنبال ایده آل ها و اشیاء دیگری مانند اسباب بازی ها، دوستان، معلمان، ابرقهرمانان، هنرمندان و غیره خواهد بود. و گاهی حتی توجه والدین را رد می کند. این به عنوان تمایز ضروری برای خودمختاری رایج است.

    طبق نظر فروید، این مرحله ادیپی شامل شناسه و ایگو به شرح زیر است:

    1. id ابتدایی می خواهد پدر را از بین ببرد و خود ، واقع بینانه، می داند که پدر بسیار قوی تر است.
    2. این زمانی است که ناراحتی اختگی در پسر ظاهر می شود، که می ترسد. پدر قوی‌تر خود را بر او تحمیل می‌کند.
    3. کودک با کشف تفاوت‌های جسمی زن و مرد فکر می‌کند که آلت تناسلی زن برداشته شده است.
    4. با این کار، پسر نیز فکر می کند که پدرش او را به خاطر خواستن مادرش اخته می کند: مجتمع اخته نامیده می شود.
    5. برای حل این مشکلدر تعارض، پسر باید تسلیم شود و با پدر همذات پنداری کند. یعنی پذیرش پدر، حفظ رابطه با پدر و ایجاد قدردانی از شخصیت پدر. به هر حال، اگر پسر از پدر سرپیچی کند، پس از آن در موقعیت آسیب پذیری قرار می گیرد.
    6. در عین حال، پسر باید از رابطه زناشویی با مادر صرف نظر کند (شما، روانکاو، این را به یک تعبیر نکنید. به روش اخلاقی فکر کنید که این جذابیت کودک غریزی است و همچنان برای جنسیت و شکل گیری شخصیت گیج کننده است.

    اساساً برای غلبه بر عقده ادیپ و حرکت به جلو، کودک باید این را بپذیرد. برتری پدر و عدم امکان داشتن عشق کامل زناشویی با مادرش. بنابراین، "من" آزاد خواهد بود که خود را به دیگر اشیاء عشق بچسباند. یعنی خودت را با شخص دیگری برآورده کنی، حرفه ای داشته باشی، مسئولیت شخصی، خانوادگی و اجتماعی را بر عهده بگیری.

    می گویند عقده ادیپ وجود داشت که حل نشد زمانی که کودک قادر به انجام این انتقال محبت نباشد، در بزرگسالی مانند کودک باقی بماند، در ارتباط با محیط و افراد ناامن باشد، نتواند مسئولیتی را بر عهده بگیرد، به محبت/حمایت مادر و رقابت با پدر، عدم وجود می تواند به تنهایی تصمیم بگیرد و نقش پدر/مادر را به افراد دیگر نشان دهد.

    همچنین بخوانید: تحلیل مجدد عقده ادیپ

    نشانه های ادیپ خوب یا ضعیف در بزرگسالان

    از این مطلب دیدگاه J. D. Nasio، عقده ادیپ از طرف مادر، اما مادر همچنان توجه زیادی دارد. به تدریج کودک احساس می کند که مادر کمتر به او توجه می کند و وجود پدر را به عنوان یک علت فرضی درک می کند.

    فروید در نظریه رشد روانی-جنسی کودک بیان می کند که منشأ زندگی روانی-جنسی است. به فازهایی تقسیم می شود که از بین آنها موارد زیر مشخص می شود:

    • فاز دهانی : از تولد تا تقریباً دو سالگی.
    • فاز مقعدی : از حدود دو سالگی تا حدود سه یا چهار سالگی.
    • فاز فالیک : از سه یا چهار سالگی تا تقریباً شش سالگی، معمولاً زمانی که مجتمع ادیپ ظاهر می شود.
    • مرحله نهفتگی : از سن شش سالگی تا شروع بلوغ، زمانی که عقده ادیپ تمایل به کاهش یا انحلال دارد.

    به گفته فروید. ، عقده ادیپ نقش بسیار مهمی در فاز فالیک رشد روانی-جنسی ایفا می کند. از نظر فروید، نتیجه‌گیری به‌خوبی حل‌شده این مرحله شامل همذات پنداری پسر با پدر است ، یعنی پسر از رقابت با پدر خود دست می‌کشد و شروع به پذیرش ناممکن بودن محارم می‌کند. و این به توسعه یک هویت جنسی بالغ و مستقل کمک می کند.

    عقده ادیپ مجموعه ای از عناصر روانی و رابطه ای است که:

    • در مرحله فالیک شروع می شود ( یا در پایان فاز فالیک) و تمایل دارد تا خود را در فاز حل کندجهانی خواهد بود یعنی همه بچه ها بدون توجه به مدل خانواده از آن عبور می کنند. تمایلی که مادر نسبت به شخص دیگری (یا حتی "چیز"، مانند کار و غیره) دارد و این که کودک آن را "دزدیدن" مادر می داند کافی است.

      از این نظر، یک عقده ادیپ که به خوبی حل شده است به قالب خانواده بستگی ندارد، اما زمانی رخ می دهد که کودک (تا احتمالاً نوجوانی) موفق شود:

      • خود را از این میل جدا کند. مادرش و من می خواهم که مادر او را بخواهد و منحصر به او باشد. و
      • از تعارض یا رقابت با پدر (یا هر کسی که این مکان را اشغال می کند، از دیدگاه کودک) دست بردارید،
      • تا کودک شروع به تعیین محبت خود به افراد، چیزهای دیگر کند، رویاهای حرفه ای و غیره با خودمختاری بیشتر.

      از طرف دیگر، عقده ادیپ ناموفق زمانی است که کودک میل به آن را رها نمی کند. مادر و نمی توانی دست از جنگیدن با پدرت بردار. معمولاً این امر در شرایط مختلف حتی در بزرگسالی نیز منعکس می شود، مانند:

      • ناتوانی در برقراری ارتباط سالم با شخص دیگر،
      • شکننده یا اعتماد به نفس پایین،
      • ناتوانی در بر عهده گرفتن مسئولیت ها و روابط،
      • وابستگی زیاد به افراد دیگر،
      • رفتار نوزادی و تصور مفاهیم کودکانه،
      • فرافکنی پدر/ نقش های مادر بر روی نقش های دیگرافراد،
      • زندگی مجدد شرایط کودک بودن در روابط با افراد دیگر،
      • ناراحتی یا اضطراب در شرایطی که احساس می کنید ایده آل "سپر محافظ" را که از آن آورده اید از دست داده اید. دوران کودکی،
      • حمایت بیش از حد از فرزندان خود، به عنوان راهی برای زنده کردن وابستگی عاطفی ادیپ آنها.

    توجه داشته باشید که برخی از "علائم" ذکر شده در بالا ممکن است دلایل دیگری داشته باشند. این ترکیبی از برخی از این عوامل است که به ما امکان می دهد به یک ادیپ که به خوبی حل نشده است مشکوک شویم. ما درک می کنیم که برچسب زدن به کسی که دارای عقده ادیپ حل نشده است نه ممکن است و نه مرتبط.

    روانکاو باتجربه در کلینیک راه دیگری را جستجو می کند: به طور طبیعی، تفکر در مورد زندگی با پدر یا مادر (یا عدم وجود آن). از آن) همزیستی) در تداعی آزادانه ای که تحلیلگر (بیمار) ایجاد خواهد کرد، پدید خواهد آمد. این بر عهده روانکاو خواهد بود که توضیحاتی را در مورد این پیوندها و طنین در مرحله بزرگسالی، به روشی کیفی، پیشنهاد کند. می تواند تز خود را در مورد مسئله ادیپ تثبیت کند، اما همچنان به تحلیلگر اعلام می کند که او یک مورد ادیپ ضعیف حل شده است، مفید به نظر نمی رسد. نکته مهم پیشبرد درمان به نفع رفاه بهتری است که تقویت نفس می تواند فراهم کند.

    حتی در بزرگسالی نیز این امر وجود دارد.ممکن است به دنبال این قطعنامه ادیپ بود. به نظر ما، اگرچه دیگر امکان «بازگشت به گذشته» و تغییر رابطه با پدر/مادر وجود ندارد، این امکان برای بزرگسالان وجود دارد که به دنبال تقویت نفس در درمان روانکاوی باشد:

    • درک بهتر خود و فرآیندهای ذهنی،
    • غلبه بر یا به حداقل رساندن مکانیسم های دفاعی خود (مانند فرافکنی)،
    • برخورد بهتر با الزامات واقعیت بیرونی و
    • بهبود کیفیت روابط بین فردی آنها.

    آیا زوج هایی با اختلاف سنی زیاد نشانه ادیپ حل نشده هستند؟

    شخصی که به دنبال رابطه با شریک مسن تر است:

    • این نشانه ادیپ است که به خوبی حل نشده است و در سنین بزرگسالی باقی می ماند؟
    • آیا این نشانه ای از تلاش برای بازسازی رابطه عاطفی ادیپی با جایگزینی برای پدر یا مادر است؟

    ما درک می کنیم که این امکان وجود دارد، اما تعمیم بسیار خطرناک است.

    برای این نتیجه گیری، شریک زندگی چقدر باید بزرگتر باشد؟ سه سال، 10 سال، 20 سال، 30 سال؟ ما درک می کنیم که خیلی نسبی است، نمی توان به یک تعیین دقیق رسید. لازم است هر مورد را بهتر بشناسیم. هر روانی در ساختار خود منحصر به فرد است.

    شاید یک رفتار کودکانه و یک وابستگی عاطفی اغراق آمیز در رابطه با شریک زندگی می تواند عناصر کمی قوی تر از یک ادیپ حل نشده باشد.نه فقط یک سوال برای بررسی تفاوت سنی یک مثال از زوجی که در آن فرد جوان بالغ‌تر است و منیت قوی‌تری دارد، کافی است، و فرد مسن‌تر نابالغ‌تر و با نشانه‌های دیگری از ادیپ حل‌نشده برای براندازی تز تفاوت سنی در روابط به عنوان یک ادیپی کافی است. عامل.

    مرکزیت و جهانی بودن در عقده ادیپ

    در روانکاوی، ما در مورد:

    • مرکزیت ادیپ صحبت می کنیم: این مجموعه به عنوان عاملی مرکزی برای درک روانکاوی و روان انسان؛
    • جهانشمول بودن ادیپ : این مجموعه به عنوان عاملی جهانی است، یعنی برای همه کودکان قابل استفاده است.

    شخصیت جهانی عقده ادیپ یک نکته بحث برانگیز خواهد بود. دفاع از این دیدگاه ناشی از یک دلیل بیولوژیکی در رشد روانی انسان است. بعلاوه، هر کودکی از طریق روابط با بزرگسالان حمایت می شود، هر چند که آنها ناقص باشند.

    از سوی دیگر، جنبه فرهنگی مسئول جلوه های مختلف این تعامل خواهد بود. یکی از راه های درک این موضوع این است که فکر کنیم حمایت بیولوژیکی و حمایت از بزرگسالان به شخصیت جهانی ادیپ کمک می کند، در حالی که فرهنگ ها، جهت گیری ها، تعاملات مختلف با بزرگسالان و شخصیت های مختلفجنبه فرهنگی یا خاص ادیپ را تعیین می کند.

    حتی کسانی که عقده ادیپ را رد می کنند، تشخیص می دهند که عناصر ادیپ قابل اجرا هستند. این بخشی از تفکر ادیپ است که یک روانکاو، روانشناس، مربی یا فیلسوف باید پاسخ دهد: گذار از کودک/نوجوان به خودمختاری چگونه انجام می شود؟ آیا خصومت با پدر بخشی از آن نیست؟ آیا از ترس است؟ آیا مصادف با لحظه ای از زندگی است که کودک ممنوعیت ها را درک می کند؟ چگونه ادیپ با فقدان و مقصد بعدی با سایر محبت ها مرتبط است؟ و وقتی پیشرفت خاصی وجود ندارد، آیا این بر نحوه زندگی و زندگی مشترک بزرگسالان تأثیر می گذارد؟

    به هر حال، اینها سؤالاتی است که در روانکاوی/روانشناسی عملاً با فروید و روانکاوان و متفکران دیگر آغاز شد. حوزه های مختلف بعداً به آن پرداخته می شود. سوالاتی که برای کسانی که از ادیپ امتناع می ورزند و به جای آن باید به این گذار فکر کنند، باز می شود.

    همه ایده های روانکاوی را می توان زیر سوال برد (بدیهی است که این نیاز به مطالعه زیادی دارد)، موضوع از نظر ما این است که به دنبال درک ایده اولیه و تفکر در مورد بیان چگونگی رد، گسترش یا تأیید آن. ادیپ در رشد روانی چندان نقشی ندارد . در واقع، وینیکات از ایده ادیپی فروید فاصله می گیرد، اما تصور می کند که این جنبه شناسایی/تمایز دررابطه به ویژه با مادر در اوایل زندگی کودک رخ می دهد و لزوماً رابطه مستقیمی با دوره های مشخص از مراحل رشد روانی-جنسی ندارد. رابطه تحت اللفظی . لازم است میل به مادر (یا پدر) را نه تنها جنسی، بلکه برای تمام شخصیت نمادین و محافظی که آن را نشان می دهد، در نظر گرفت.

    بسته به هر واحد خانواده، تفاوت های ظریفی وجود دارد. از این رو، امروزه بحث می شود آیا ادیپ در واقع جهانی خواهد بود (یعنی برای همه کودکان قابل استفاده است). از نظر J. D. Nasio، بله.

    ما می‌توانیم به عملکردهای پدری/مادرانه به جای فیگورهای آب‌بند فکر کنیم. ما می توانیم فکر کنیم که چه افرادی ایده های عشق / محافظت و خصومت / استقلال را برای کودک نشان می دهند. و همچنین فکر کنیم که اگرچه نسبت به هر یک از والدین غلبه احساسات وجود دارد، اما کودک پدر/مادر را تنها به عنوان یک مخالف یا فقط به عنوان محبت نمی بیند. مراحلی که با مضمون ادیپی منطبق است، همچنین مرسوم است که حتی جهت گیری به سمت تمایلات جنسی ظاهر شود ، زیرا پسر/دختر بیشتر درگیر مادر/پدر خود هستند.

    عاطفه ای که فرزند برای پدر نه تنها خصومت است و نه برای مادر فقط محبت. شاید بتوانیم به برتری یک یا آن احساس نسبت به هر یک از والدین فکر کنیم. اما باید در نظر بگیرید وقوع هر دو احساس متضاد به سمت یک شخص که در روانکاوی به آن دوسوگرایانه می گویند.

    علاوه بر این، لازم است به رابطه عقده در رشد متفاوت فکر کرد. از پسران و دختران و همچنین در مدل های مختلف خانواده (مادری مجرد، پدر مجرد، دو مادر، دو پدر، فرزندخواندگی دیرهنگام، بزرگ شدن توسط پدربزرگ و مادربزرگ و غیره). و فکر کنیم که حتی در هر مجموعه (پسر/دختر) به دلیل شخصیت منحصر به فرد هر موضوع، تفاوت هایی وجود دارد.

    حقوق این متن برای نویسنده محفوظ است Paulo Vieira ، مدیر محتوای دوره آموزشی روانکاوی بالینی.

    تأخیر (از 6 تا 13 سال)؛
  • به عنوان یک قاعده، با رقابت با پدر و تمایل به مادر (و توجه او) مشخص می شود، برعکس همچنین ممکن است ( رقابت با مادر و تمایل به پدر، به ویژه در مورد دختران)؛
  • پدر یا فردی که وظیفه پدری را انجام می دهد در عین حال مانع است. به میل کودک و ایده آلی که کودک شروع به جستجوی آن برای خود می کند، زیرا ادیپ حل می شود؛
  • ابر من تمایل به شکل گیری و تقویت در مرحله نهفتگی دارد که در آن پدر متوقف می شود. مخالف بودن (رفع ادیپ) و نمونه می شود و زمانی که قوانین اجتماعی و اخلاقی که کودک/نوجوان در سفر خود اتخاذ می کند وارد شود.
  • ادیپ. Complex: History Summary

    مجموعه ادیپ برای اولین بار توسط فروید در کتاب خود به نام تعبیر خواب مطرح شد. اگرچه فروید تنها در سال 1910 به طور رسمی شروع به استفاده از این واژه کرد.

    نام این اصطلاح از نمایشنامه سوفوکل با عنوان "ادیپ شاه" گرفته شده است. در نمایشنامه، شخصیت ادیپ «به طور تصادفی» پدر خود (لایوس) را می کشد و در نهایت با مادر خود (یوکاستا) ازدواج می کند.

    نمایشنامه « ادیپ شاه » اثر سوفوکل آن بخشی از یک سه گانه است که شامل آثار "Antígona" و "Oedipus at Colonus" نیز می شود. در طرح داستان ادیپ رکس، پادشاه تبس (لایوس) از سوی اوراکل هشدار داده می شود که پسری نداشته باشد، زیرا اگر پسری داشته باشد،این پسر پدر خود (شاه لایوس) را می کشد.

    تولد و رها شدن ادیپ

    لایوس به این توصیه توجه نمی کند: او یک پسر دارد. پس از آن، از ترس پیشگویی، لایوس توبه می کند و دستور می دهد که پسر را قربانی کنند.

    همچنین ببینید: ایگو، اید و سوپرایگو در نظریه روانکاوی فروید

    سپس، خدمتکار پادشاه لایوس، نوزاد تبایی را ترک می کند تا در کوه سیترون، بین تبس و کورینت بمیرد و کودک را از پاشنه های پا می بندد. ، روی درخت با این حال، یک چوپان قرنتیایی نوزاد را نجات می دهد و او را به شهر خود می برد، جایی که کودک توسط پادشاه پولیبوس به فرزندی قبول می شود.

    والدین فرزندخوانده نام نوزاد را ادیپ می گذارند که معمولاً به این صورت ترجمه می شود: "کسی که پاهایش است". سوراخ شده» یا «کسی که از پاهایش آویزان شده بود».

    در جوانی، هنگام مشورت با پیشگوی دلفی برای یافتن منشأ خود، ادیپ پیشگویی وحشتناکی را می شنود. که سرنوشت تو این است که پدرت را بکشی و با مادر خودت ازدواج کنی . ظاهراً برای فرار از این پیشگویی، ادیپوس را ترک می کند و معتقد است که پولیبوس پدر واقعی اوست.

    یکی از ویژگی های بارز تراژدی ها این واقعیت است که سرنوشت «تصادفی» را نشان می دهد و این تصادفات اجتناب ناپذیر هستند، صرف نظر از اینکه شخصیت ها چگونه تلاش می کنند. از آنها فرار کن و همینطور در مورد ادیپ خواهد بود که درگیر توطئه ای اجتناب ناپذیر است.

    ادیپ با اطرافیان روبرو می شود و بعداً ابوالهول

    در حین سرگردانی، ادیپ با مردی مسن در امتداد جاده ملاقات می کند. همراهی اطرافیان)، که ادیپ در نهایت با او بحث می کند. بنابراین، ادیپ این یکی را می کشدمرد و تقریباً تمام اطرافیانش، با تنها یک همراه بازمانده.

    من اطلاعاتی برای ثبت نام در دوره روانکاوی می خواهم .

    وقتی ادیپ به تبس می رسد، ابوالهول که شهر را با مجازات های بزرگ گرفتار کرده است برای ادیپ (مانند هر شخصی که سعی در ورود به شهر می کند) معمایی ایجاد می کند: « هر حیوانی در صبح چهار پا دارد، دو پا. بعد از ظهر و سه شب؟ .

    ادیپ معمای ابوالهول را حل می کند: پاسخ مرد است. انسان در آغاز زندگی می خزد (4 پا)، در بزرگسالی روی دو پا (پنجه) راه می رود و در سالمندان با دو پا به اضافه یک عصا (3 پا) راه می رود. صبح، بعدازظهر و شب مراحل زندگی انسان را نشان می دهد.

    ادیپ با پاسخ به معما جان خود و شهر را نجات می دهد: زیرا ابوالهول خودکشی می کند.

    ادیپ به عنوان پادشاه نامیده می شود. از تبس و با یوکاستا ازدواج می کند

    به عنوان پاداشی برای نابودی ابوالهول، ادیپ پادشاه تبس منصوب می شود و با خواهر کرئون پادشاه وقت ازدواج می کند. این همسر ادیپ یوکاستا ، بیوه لایوس است که به قتل رسیده بود.

    پس از 15 سال، طاعون تبس را ویران می کند.

    از پیشگوی دلفی درباره برای نجات شهر چه باید کرد اوراکل پاسخ می دهد که قاتل پادشاه لایوس باید مجازات شود، تنها در این صورت طاعون متوقف می شود. سپس تیرسیاس نابینا به ادیپ می گوید که قاتل لایوس بیش از آن چیزی است که هر کسی تصورش را بکند.

    در همین لحظه، قاصدی از کورنت به تبس می‌رسد و فاش می‌کند که پادشاه آنجا مرده است و می‌گوید اودیپ پسر قانونی پادشاه لایوس است . همچنین زمانی است که بازمانده اطرافیان لایو ظاهر می شود. به هر حال، چه کسی همان مردی است که نوزاد را در کوه سیترون رها کرد.

    سرنوشت غم انگیز در داستان ادیپ محقق شد

    مرد جوانی که اکنون در برابر او ایستاده است پادشاه تبس، ادیپ. بدین ترتیب معلوم می شود که ادیپ :

    • پدرش را کشت (لایوس) و
    • با مادر ازدواج کرد (یوکاست).

    و او هر دو کار را «بدون اینکه بداند» که لایوس پدرش بوده و یوکاستا مادرش است، انجام داد.

    پس از این کشف، ادیپ ویران می ماند. او چشمان خود را سوراخ می کند و نابینا شروع به سرگردانی بی هدف در جهان می کند تا مجازاتش شود. ملکه یوکاستا خودکشی می کند.

    آیا اسطوره ادیپ واقعا اتفاق افتاده است؟

    اودیپ یک اثر نمایشی تراژیک منسوب به سوفوکل یونانی است. این یک اثر تخیلی است، هرچند بحث برانگیز است که آیا پایه ای از شخصیت های واقعی وجود دارد (حداقل تا حدی). این به این دلیل است که تاریخ، فلسفه و هنر در دوران باستان کلاسیک در هم آمیخته بودند. اما بدیهی است که بسیاری از این (اگر نه همه) ابعادی تخیلی دارند. با این حال، در سنت کلاسیک و در شعر (ارسطو) فهمیده شد که تئاتر شکلی از دانش است، زیرا آن را بسیج می کند:

    • patos : احساس. احساسات، کاتارسیس؛
    • اخلاق : رفتار اخلاقی و اخلاقی، یعنی قضاوتدرست و غلط؛
    • لوگوس : منطق و دانش.
    همچنین بخوانید: افسانه ادیپ و ناخودآگاه

    همین مورد در مورد اسطوره نرگس نیز اتفاق می افتد. (کسی که در آب غرق شد) عبارت خودشیفتگی و بسیاری از عبارات دیگر را که ما از سنت یونانی-رومی به ارث برده ایم.

    من اطلاعاتی را می خواهم. من در دوره روانکاوی ثبت نام می کنم .

    نکته این است که فروید اودیپ را به عنوان افتتاحیه آنچه که انسان ها پس از آن تجربه خواهند کرد، در نظر نمی گیرد.

    اما از این سوال: چرا این تراژدی 2500 سال پیش هنوز اینقدر چشمگیر است و ما را بسیار تکان می دهد، حتی اگر ناخودآگاه باشد؟ قادر به آنچه ادیپ انجام داد یا ما هرگز به طور مبهم آن را آرزو کرده بودیم؟

    به عنوان مثال، در سوفوکول امر اجتناب ناپذیر (معمول از تراژدی ها) توسط اوراکل (تصمیم الهی) اعلام می شود، اما، برای عقده ادیپ، فروید چنین می کند. نه آن را به عنوان یک خواسته الهی، بلکه به عنوان بخشی از رشد روانی-جنسی و ناخودآگاه کودک، پیوندی بین استعداد بیولوژیکی و زندگی اجتماعی.

    بنابراین، سؤال فروید این نیست که انسان را به عنوان بسازد. یک کپی از اسطوره ، اما اینکه فکر کنیم این اسطوره یک «کپی» ( تقلید ) از انسان است، این یک ساخت انسانی است (و دلایل حرکت در آن زمان و هنوز امروز ما را حرکت دهید) .

    همچنین ببینید: فرد تنها: مزایا، خطرات و درمان

    سؤالات دیگر:« چرا عملاً در همه فرهنگ ها، زنا با محارم (و بود) تابو است؟ “; "چرا وابستگی پسر به مادرش اینقدر قوی است؟"؛ "آیا منطقی است فکر کنیم که این پسر می تواند پدر را به عنوان رقیبی ببیند که مادرش را می دزدد؟". که به میل پسر به مادرش، رقابت با پدرش و هزینه های اجتماعی (ابر من) زمانی که منع محارم رعایت نمی شود، می پردازد. حتی کسانی که عقده ادیپ را رد می کنند، باید یک نظریه روانشناختی در مورد چگونگی شکل گیری ذهن در دوران کودکی و تأثیرات عملکردهای مادری/پدری در آن ارائه دهند.

    ویژگی های عقده ادیپ. : فروید

    همه انسانها منشا خود را مدیون پدر و مادر هستند. برای فروید، هیچ راهی برای فرار از این مثلث بندی (کودک – مادر – پدر) وجود نخواهد داشت، که مرکز تضاد انسانی را تشکیل می دهد. این مثلث ساختار روانی سوژه را مشخص می کند. و نه تنها در دوران کودکی سوژه، بلکه در سراسر زندگی او وجود دارد.

    عقده ادیپ یک مفهوم جهانی برای درک چیستی روانکاوی است. مفهومی که در مورد احساساتی مانند عشق و نفرت صحبت می کند، زمانی که به نزدیک ترین افراد به ما، یعنی والدین ما، هدایت می شود. همچنین یک نظریه در مورد بلوغ روانی است: یک سوژه تنها زمانی از نظر روانی مستقل می شود که بر آن غلبه کند.شيرخوار كردن مرحله وابستگي به والدينشان.

    مرحله فاليك شروع به ايجاد چندين ممنوعيت تاكنون ناشناخته براي كودك مي كند. زمانی است که کودک متوجه می شود که جامعه قوانین، محدودیت ها و آداب و رسومی را بر او تحمیل می کند. کودک دیگر نمی‌تواند کاری را که می‌خواهد انجام دهد (شناسه او نمی‌تواند به طور کامل برآورده شود)، و آزادی او به دلیل زندگی اجتماعی پیچیده‌تر با عوامل جدید شروع به محدود شدن می‌کند.

    در آن لحظه، کودک شروع به شناسایی واضح تر تمایزات بین خود و والدینش می کند. بنابراین یکی از مهمترین مراحل رشد اعم از روانی و جنسی است. به گفته فروید، بازتاب های دوران ادیپی را می توان در طول زندگی بزرگسالی سوژه بازتاب داد . از جمله زندگی جنسی، دستاوردهای حرفه ای، بلوغ روانی، توانایی شما در برقراری ارتباط عاطفی با افراد دیگر و غیره. برگرفته از عقده ادیپ، سوپرایگو ساختار یافته است. به عنوان یک مرجع اخلاقی درونی شده توسط شخص عمل می کند. بنابراین، این لحظه غلبه، برای فروید، برای رشد روانی-جنسی فرد ضروری است.

    گفته می شود که سوپرایگو وارث عقده ادیپ است ، بالاخره:

    • عملکرد پدری به عنوان دارنده اخلاق بر کودک تحمیل می شود که باید عدم امکان را بپذیرد.

    George Alvarez

    جورج آلوارز یک روانکاو مشهور است که بیش از 20 سال است که در این زمینه فعالیت می کند و در این زمینه بسیار مورد توجه است. او یک سخنران مورد توجه است و کارگاه ها و برنامه های آموزشی متعددی را در زمینه روانکاوی برای متخصصان صنعت سلامت روان برگزار کرده است. جورج همچنین یک نویسنده ماهر است و چندین کتاب در زمینه روانکاوی نوشته است که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. جورج آلوارز به اشتراک گذاری دانش و تخصص خود با دیگران اختصاص دارد و یک وبلاگ پرطرفدار در دوره آموزشی آنلاین روانکاوی ایجاد کرده است که به طور گسترده توسط متخصصان بهداشت روان و دانشجویان در سراسر جهان دنبال می شود. وبلاگ او یک دوره آموزشی جامع ارائه می دهد که تمام جنبه های روانکاوی، از تئوری تا کاربردهای عملی را پوشش می دهد. جورج مشتاق کمک به دیگران است و متعهد است که در زندگی مشتریان و دانش آموزان خود تغییرات مثبتی ایجاد کند.