قدرت: معنا، فواید و خطرات

George Alvarez 31-05-2023
George Alvarez

اگر تا اینجا پیش رفته اید، به این دلیل است که به موضوع قدرت علاقه مند هستید. این مقاله می خواهد در مورد آن با شما صحبت کند. در اینجا قصد داریم مفهوم ضمنی در این کلمه، دیدگاه هایی درباره آن، علاوه بر فواید و مضرات داشتن آن را بیاوریم.

فهرست مطالب

  • قدرت چیست؟ ?
    • در فرهنگ لغت
    • مفهوم
  • خوب یا بد؟
    • خطرات
    • مزایا
    • نتیجه گیری

قدرت چیست؟

درک چیستی چیزی گاهی بسیار پیچیده است. ما می توانیم از چندین دیدگاه به قدرت فکر کنیم. در اینجا به برخی از آنها می پردازیم. به این ترتیب می‌توانیم در مورد موضوعات مورد علاقه خود دانش ایجاد کنیم، اینطور نیست؟

در فرهنگ لغت

اجازه دهید با تعریفی که فرهنگ لغت به ما می‌دهد شروع کنیم. اول، کلمه قدرت از کلمه لاتین possum.potes.potùi.posse/potēre سرچشمه می گیرد. علاوه بر این، این می تواند یک فعل متعدی و غیر متعدی، فعل مستقیم یا غیرمستقیم و همچنین یک اسم مذکر باشد.

از جمله تعاریف آن می بینیم:

  • این یک مجوز یا ظرفیت است.
  • داشتن اقتدار ؛
  • عمل حکومت بر یک کشور، یک ملت یا یک جامعه؛
  • <5 توانایی برای انجام چیزهای خاص است؛
  • برتری مطلق که برای رهبری یا اداره چیزی استفاده می شود؛
  • داشتن مالکیت بر چیزی، یعنی فعل مالکیت چیزی؛
  • صفت یا توانایی انجام چیزی؛
  • ویژگی کارآمد بودن ؛
  • به معنی قدرت، انرژی، سرزندگی و قدرت .

از جمله مترادفها عبارتند از: فرمان، حکومت، قوه، توانایی، مالکیت، مأموریت، استعداد، قدرت .

مفهوم

در رابطه با مفهوم، ما می تواند بگوید که حق دستور دادن، اقدام یا تعمد در مورد چیزی است . این اعمال اقتدار، حاکمیت، نفوذ، قدرت بر کسی یا چیزی است . همچنین همان طور که قبلاً دیدیم، توانایی انجام کاری است.

و از زمان طلوع بشریت، روابط بین مردم بر این اساس است که چه کسی قدرتمند است و چه کسی نیست. یعنی آنها بر اساس انحصار هستند، اعم از اقتصادی، نظامی، تجاری و غیره. اراده دیگری. یعنی به نحوی اجزاء مستقل از یکدیگر نیستند.

لزوماً وابستگی کامل نیست. می تواند در یک یا چند حوزه باشد. و فقط در روابط کوچک اتفاق نمی افتد، بلکه در گروه ها، از گروه ها به گروه های دیگر و غیره نیز اتفاق می افتد. هرچه وابستگی به یکی بیشتر باشد، دیگری بر آن یکی قدرتمندتر است.

علاوه بر این، از منظر فلسفی و جامعه شناختی می توان به قدرتمند بودن فکر کرد. در زیر کمی درباره این دو دیدگاه صحبت خواهیم کرد:

در جامعه شناسی

در جامعه شناسی این مفهوم تعریف شده است.به عنوان توانایی تحمیل اراده خود بر دیگران . صرف نظر از اینکه آنها مقاومت می کنند، از لحظه ای که فضا باز می شود و یک موقعیت برجسته و مرتفع نصب می شود، یک مورد قدرت داریم.

قدرت آن می تواند انواع مختلفی از جمله اجتماعی، اقتصادی و نظامی داشته باشد. از میان متفکرانی که در مورد این موضوع بحث کردند، می توان پیر بوردیو و ماکس وبر را برجسته کرد.

پیر بوردیو به قدرت نمادین توجه داشت. یعنی چیزی نامرئی که در حوزه همدستی بین طرفین درگیر اعمال می شود. از سوی دیگر، ماکس وبر قدرت را احتمالی در نظر گرفت که یک گروه معین از یک فرمان اطاعت کند.

قدرت را می توان در گروه های مختلف و در مناطق مختلف. در همه موارد، چیزی، چه خوب و چه بد، در جامعه متضمن است.

در فلسفه

در فلسفه سیاسی رویکردی به دیدگاه های مختلف هابز، آرنت و میشل فوکو وجود دارد. بیایید کمی در مورد دیدگاه هر یک از این متفکران صحبت کنیم:

دیدگاه هانا آرنت این است که برای قدرتمند بودن، وجود دو یا چند نفر الزاماً مستلزم وجود دو یا چند نفر است. به عبارت دیگر، همیشه به صورت رابطه ای رخ می دهد. با توجه به این موضوع، سیاست مشروعیت قدرتمندان را پیش‌فرض می‌گیرد، یعنی حاکمان باید با رابطه موافق باشند.که مستلزم این است .

من اطلاعاتی را برای ثبت نام در دوره روانکاوی می خواهم .

به گفته او، این به این دلیل است که این سیاست با جهان طبیعی مخالفت می کند. این به این دلیل اتفاق می افتد که تحمیل قدرت با زور وحشیانه با عقل جایگزین می شود. یعنی از طریق خشونت نیست که قدرتمند به آن موقعیت می رسد. و هنگامی که اقتدار از بین می رود ، خشونت صدایی دارد.

برای درک دیدگاه توماس هابز، نقل قول از او جالب است: " سازمان دولت و قدرت ها همزمان است با یک قرارداد اجتماعی که جایگزین حالت طبیعت می شود که در آن قدرت بدنی و قانون قوی ترین ها وجود دارد .

همچنین بخوانید: خواب پنچر شدن لاستیک: 11 تعبیر

وقتی وجود دارد قدرت در دست همه است، در واقع، این قدرت وجود ندارد. این به این دلیل است که در حد، قدرت توسط قوی ترین افراد اعمال می شود، یعنی حاکمیت قانون.

از نظر فوکو، قدرت کمتر یک ویژگی است تا یک استراتژی در نتیجه، تأثیرات آن به تصاحب چیزی، کسی نسبت داده نمی شود.

در واقع، قدرت را می توان به تمایلات، تاکتیک ها، عملکردها نسبت داد. قدرت اعمال می شد و در اختیار نمی گرفت. و این امتیاز طبقه حاکم نخواهد بود، بلکه نتیجه مواضع استراتژیک خواهد بود.

خوب یا بد؟

این باور نکردنی است که هنگام جستجوی قدرت در اینترنت ماموضوع مربوط به چیزهای بد آیا شما هم متوجه آن شدید؟

ما دقیقاً نمی دانیم چرا. با این حال، دیدن اینکه برخی افراد وقتی قدرت دارند، کارهای مشکوک اخلاقی انجام می دهند، دشوار نیست>در این مبحث آخر می خواهیم در مورد خطرات قدرت و همچنین در مورد مزایای آن صحبت کنیم.

خطرات

متمرکز شدن قدرت در دست چند نفر منجر به اکثریت بزرگی می شود که نارضایتی بر آنها غالب است. علاوه بر این، این نارضایتی ممکن است با فقدان چشم انداز تغییر همراه باشد. یعنی آنقدر وابستگی بین طرفین وجود دارد که طرف مقابل احساس می کند نمی تواند از شرایط خارج شود.

برخی از جامعه شناسان مانند کروزیر و فریدبرگ می گویند که قدرت همیشه جنبه تهاجمی دارد. و داشتن قدرت به معنای استفاده از فرصت ها برای بهبود وضعیت است.

همچنین ببینید: تمپو پردیدو (Legião Urbana): اشعار و اجرا

به عنوان مثال، یکی از انواع قدرت هایی که تقریباً همیشه در شرکت ها قدرت اجباری است. اساس این قدرت توانایی تنبیه است.

به این ترتیب، کسانی که نمی خواهند تنبیه شوند، اطاعت می کنند. مثلاً موارد را ببینید. که در آن کارمند برای تنبیه نشدن به برخی فعالیت ها تن می دهد. این یک رابطه متضاد ایجاد می کند. در نتیجه، کیفیت رابطه در سطوح سلسله مراتبی تحت تأثیر قرار می گیرد.

من اطلاعات می خواهم.برای ثبت نام در دوره روانکاوی .

علاوه بر این، برخی افراد وقتی قدرتمند می شوند، خود را فراموش می کنند. به ندرت می بینیم که وقتی فردی به قدرت می رسد، چه اقتصادی و چه غیر از آن، اصل خود را فراموش می کند. یا حتی، فکر می کند که می تواند دیگران را وادار کند که هر کاری که می خواهد انجام دهند.

همچنین ببینید: خواب لارو و کرم: تعبیرش چیست؟

این فاصله از ذات اساسی خود فرد را خالی می کند و نیاز به قدرتمندتر شدن دارد. این یک چرخه معیوب است.

به نوعی، وابستگی که قدرتمند بودن ایجاد می‌کند توسط همه طرف‌ها احساس می‌شود. نیاز به استاد با این حال، این تسلط تنها از طریق قدرت رخ می دهد.

مزایا

اگر در نظر بگیریم که در هر رابطه ای قدرت معینی وجود دارد، پس غیرممکن است که این را از زندگی خود حذف کنیم. در نتیجه، نمی‌توانیم باور کنیم که داشتن آن فقط جنبه‌های بدی دارد. برای صحبت در مورد مزایای آن، جالب است که به «تاکتیک‌های قدرت » اشاره کنیم.

این تاکتیک‌ها شیوه‌های تأثیرگذاری هستند که برای دستیابی به یک هدف اعمال می‌شوند. آنها ابزارهایی هستند که توسط مدیران شرکت به منظور تأثیرگذاری بر زیردستان یا مافوق خود به نفع سازمان مورد استفاده قرار می گیرند. آنها همچنین می توانند در دولت، احزاب سیاسی، محیط های خانوادگی و سایر زمینه ها استفاده شوند.

مطالعه کلاسیک کیپنیس، اشمیت، سوافین اسمیت و ویلکینسون(1934) هفت تاکتیک را در سازمان ها معرفی کرد.

این تاکتیک ها نشان دهنده نحوه تأثیرگذاری کارکنان بر دیگران است. همچنین عوامل تعیین کننده در انتخاب یک تاکتیک خاص چیست . لازم به ذکر است که همه تاکتیک ها را می توان برای خوب یا بد استفاده کرد. یعنی می توانند ناراحتی و محیطی تهاجمی ایجاد کنند.

اما احتیاط و احترام به دیگری لازم است. در این راه می توان کمک کرد، راهنمایی کرد و به سوی هدفی سوق داد.

در نتیجه گیری

ما در یک رابطه اجتماعی زندگی می کنیم و رهایی از موقعیت های قدرت غیرممکن است. با این حال، این همیشه چیز بدی نخواهد بود. لازم نیست رهبران ظالم باشند و زیردستان نیازی به پایین انداختن سر و تسلیم در برابر موقعیت های غیر انسانی ندارند. مراقبت و احتیاط لازم است.

ما باید تشخیص دهیم که یک موقعیت خفه کننده و تحقیرکننده است. فقط در این صورت است که می توانیم از آن خارج شویم و آن را تکرار نکنیم. قدرت برای انجام آنچه می خواهید نمونه ای از قدرت نیز می باشد. و حتی در اینجا، یک قدرت رابطه ای وجود دارد، بالاخره ما اراده خود را به اطرافیانمان تحمیل می کنیم. درک این نکته ضروری است که حتی اگر دیگری را مجبور نکنیم که مانند خودمان زندگی کند، از او می خواهیم که ما را بپذیرد.

داشتن قدرت خط باریکی است، بنابراین صحبت در مورد آن بسیار مهم است. تجزیه و تحلیل موقعیت ها در مورد آن، دوره آنلاین روانکاوی بالینی ما می تواند به شما کمک کند تا در مورد آن بیشتر بدانیدموضوع اگر علاقه دارید آن را بررسی کنید!

George Alvarez

جورج آلوارز یک روانکاو مشهور است که بیش از 20 سال است که در این زمینه فعالیت می کند و در این زمینه بسیار مورد توجه است. او یک سخنران مورد توجه است و کارگاه ها و برنامه های آموزشی متعددی را در زمینه روانکاوی برای متخصصان صنعت سلامت روان برگزار کرده است. جورج همچنین یک نویسنده ماهر است و چندین کتاب در زمینه روانکاوی نوشته است که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. جورج آلوارز به اشتراک گذاری دانش و تخصص خود با دیگران اختصاص دارد و یک وبلاگ پرطرفدار در دوره آموزشی آنلاین روانکاوی ایجاد کرده است که به طور گسترده توسط متخصصان بهداشت روان و دانشجویان در سراسر جهان دنبال می شود. وبلاگ او یک دوره آموزشی جامع ارائه می دهد که تمام جنبه های روانکاوی، از تئوری تا کاربردهای عملی را پوشش می دهد. جورج مشتاق کمک به دیگران است و متعهد است که در زندگی مشتریان و دانش آموزان خود تغییرات مثبتی ایجاد کند.