فهرست مطالب
فلسفه تجربهگرای نیز ریشه در ارسطو دارد، که از این موضوع دفاع میکرد که دانش از تجربیات ناشی میشود. در برابر نظریات افلاطونی که مدعی دانش فطری بودند.
از این نظر، تجربه گرایی نشان می دهد که ساختار شناختی افراد به تدریج و در مواجهه با تجربیات عملی آنها شکل می گیرد. احساسات ناشی از شدیدترین و گسترده ترین حقایق که در طول زندگی رخ داده است.
همچنین ببینید: فوبیای دلقک: چیست، علل آن چیست؟تجربه گرا چیست؟
برای فلسفه تجربه گرایانه، مردم دانش خود را از تجربیات حسی توسعه می دهند و تنها از تجربیات است که دانش بشری ایجاد می شود. یعنی هیچ چیز در ذهن قبل از محسوسات که مبنای معرفت هستند وجود ندارد.
اصطلاح تجربه گرایی برای اولین بار توسط متفکر جان لاک مفهوم سازی شد و گفت که ذهن مانند یک "لوح خالی" است. . به این معنا، این تصویر از احساسات تجربه شده در طول سالهای زندگی پر می شود.
به طور خلاصه، برای نظریه تجربه گرایانه، دانش بشری به عنوان احساسات به دست می آید. به این ترتیب، دانش فطری وجود ندارد، بلکه دانشی است که در جریان احساسات به دست میآید و در نتیجه فرآیند یادگیری توسعه مییابد.
همچنین ببینید: روانشناسی توده ها از نظر فرویدمطالب
- تجربهگرایی چیست؟ 5> تجربه گرا چیست؟چکیده، که کمی به سمت عقل گرایی کشیده می شود.
من اطلاعاتی را برای ثبت نام در دوره روانکاوی می خواهم .
تجربه گرایی را تعریف کنید. و ویژگی های اصلی آن
همانطور که خود تعریف این اصطلاح نشان می دهد، تجربه گرایی استدلال می کند که افراد دانش را از تجربیات حسی، یعنی بر اساس ادراکات و احساسات خود توسعه می دهند.
به این معنا، هر چه تجارب زندگی بیشتر باشد، دانش کسب شده بیشتر باشد، ساختار شناختی سوژه بیشتر شکل می گیرد. در مدرنیته برای فیلسوف، انسان مانند لوح سفیدی است که بدون هیچ دانشی متولد شده است. و فقط از تجربیات عملی پر شده است.
فلسفه تجربه گرایانهرویدادها، فرد می تواند به یک نتیجه علمی برسد. بنابراین، این روش از آزمایشها به نتیجه میرسد، نه گمانهزنیهای صرف موجود؛
- شواهد تجربی: به تجربیات حسی، شالوده اصلی نظریه معرفت، فلسفه تجربهگرا اشاره دارد. در جایی که به طور خلاصه توضیح داده شده است که مشاهده واقعیت از طریق حواس انجام می شود. و از آن پس شواهدی از حقایق به دست می آید و به دانش بشری می رسد؛
- Slate Blank: همانطور که قبلاً ذکر شد، این اصطلاح نشان می دهد که یادگیری مبتنی بر تجربیات موجود است. در لحظه تولد، همه چیز هنوز ناشناخته است.
تفاوت بین تجربه گرایی و عقل گرایی
بسیاری اوقات ما یک مفهوم را با تفاوت یا حتی مخالفت با مفاهیم دیگر درک می کنیم. بنابراین، تفکیک این دو، که شاید دو مکتب فلسفی یا مکتب فکری هستند که تاریخ بشر را مشخص کرده اند، مهم است:
- خردگرایی : ایده به عنوان ضروری عقلگرا فکر خواهد کرد که ارزش مفهوم بیش از مثالهاست، همانطور که ارزش ایده بیشتر از مظاهر آن در جهان ملموس است. به عنوان مثال، تعریف مثلث از هر طرح مثلثی کامل تر است. برای بسیاری از عقل گرایان، عقل فطری است (با انسان زاده می شود). اندیشه عقل گرایانه از افلاطون سرچشمه می گیرد،بسیاری از فیلسوفان در طول قرنها عقلگرا خوانده شدهاند: (قدیس) آگوستین، رنه دکارت، پیاژه و غیره. تجربهگرا به مواد و مظاهر آن اهمیت بیشتری نسبت به ایدهآل میدهد. برای بسیاری از تجربه گرایان، عقل انسانی نتیجه آموختن و تجربه است، یعنی چیزی که ما از طریق حواس پنج گانه در آن گنجانده ایم. تنها پس از تجربه می توان مفاهیم را به تفصیل بیان کرد. برای یک تجربه گرا، ایده مثلث با تحقق یا حداقل تخیل شکل آن مؤثرتر است. تفکر تجربه گرایانه از ارسطو سرچشمه می گیرد و در متفکران قرون وسطی، مدرن و معاصر مانند (قدیس) توماس آکویناس، دیوید هیوم، ویگوتسکی و کارل مارکس آشکار می شود. این بدان معناست که دانش باید صرفاً با دلیل به دست آید. از آنجایی که عقل گرایان فطری بودند، دفاع از این که دانش ذاتی وجود است. همچنین بخوانید: تومیسم: فلسفه سنت توماس آکویناس
به عبارت دیگر، در حالی که تجربه گرایی دفاع می کند که دانش از تجربیات حسی (از حواس پنجگانه) ، عقل گرایی می فهمد که عقل ذاتی وجود است، یعنی دانش ذاتی وجود انسان است.
برخی کلیدواژه ها به تمایز این دو مکتب کمک می کنند. با دقت استفاده کنیداصطلاحات، چون چند معنایی هستند (معانی متعددی دارند). بیایید برخی از این تفاوت ها را برای اهداف تعلیمی فهرست کنیم:
- خردگرایی : ایده آلیسم، افلاطون گرایی، مفهوم گرایی، متافیزیک، انتزاع، ایناتیسم، تبار فلسفه افلاطون.
- تجربه گرایی : تجربه، حس گرایی، مادی بودن، تاریخی بودن، عینی، آموختن، تبار فلسفه ارسطو.
به یاد داشته باشیم که تجربه گرا از آنجایی که استدلال می کند، غیرعقل گرا نیست. این امتیاز عقل گرایی نیست. نویسندگانی مانند امانوئل کانت و مارتین هایدگر وجود دارند که به سختی می توان آنها را به عنوان تجربه گرا یا عقل گرا دسته بندی کرد، زیرا آنها گرایش مشخصی به سمت یکی از این جهات ندارند.
کار زیگموند فروید فراتر از روانکاوی است. و بر سایر حوزه های دانش تأثیر می گذارد، به طوری که فروید به عنوان یک فیلسوف دیده می شود. ما میدانیم که فروید باید به تجربهگرایی نزدیکتر باشد، زیرا او از تجربیات انسانی (مراحل جنسیت، عقده ادیپ، این واقعیت که روح و بدن یک وحدت را پیکربندی میکنند، تاریخی بودن آسیبها و غیره) و از مطالعات درباره در این مورد، تا بعداً مفاهیم انتزاعیتر مربوط به شخصیت را توضیح دهیم.
اما، علیرغم رواج تجربهگرایی، در فروید این دفاع وجود دارد که دستگاه روانی به نوعی فطری است (با انگیزههای آن) و مفهومسازی وجود دارد. از کلیات فرویدی کمی بیشتراستعاره ای که زندگی را به صورت تخته سفید نشان می دهد، از بدو تولد، تا پر شدن به عنوان زندگی.
علاوه بر این، برای لاک، انسان منحصر به فرد بودن بین روح و بدن است 2>، در عین حال، از آنجایی که این روح است که بدن را بدون هیچ گونه دانش فطری به حرکت در می آورد.
توماس هابز
اما او استدلال می کند که دانش بشری اکتسابی است. با درجاتی که عبارتند از: احساس، ادراک، تخیل و حافظه، یعنی با توجه به تجربیات شخصی هر فرد.
نظریه هابز بر نظریه ارسطویی معرفت متمرکز شده است که احساس بیداری است. دانش اندکی بعد، این تصور را ایجاد می کند که پس از آن، تخیل را فعال می کند، که فقط با تمرین به دست می آید. در نتیجه، حافظه فعال می شود و مجموعه دانش فرد را می بندد.
دیوید هیوم
از نظر این فیلسوف تجربه گرا، دانش تجربی از مجموعه ای از تجربیات ناشی می شود ، که در طول تجربیات حسی داریم. به این ترتیب، آنها به عنوان نوعی چراغ راهنمایی عمل می کنند و نحوه درک افراد از جهان را تعیین می کنند.
در این میان، برای هیوم، ایده ها فطری در وجود نیستند، بلکه از احساسات و ادراکات اکتسابی ناشی می شوند. تجارب او.
علاوه بر این، هیوم فیلسوفی است که سهم قابل توجهی در "اصل علیت" داشته است. علاوه بر این، در «تحقیق در مورددرک انسانی» (1748)، مطالعه ذهن انسان را با توجه به احساسات و ادراک از واقعیت نشان می دهد.
در کنار آنها، فیلسوفان تجربه گرای دیگری نیز وجود دارند که تاریخ را در این نظریه مشخص کردند. از دانش، هر چه:
من اطلاعاتی را برای ثبت نام در دوره روانکاوی می خواهم .
- ارسطو;
- الحازن;
- ابن سینا;
- فرانسیس بیکن;
- ویلیام اوکام;
- جورج برکلی;
- هرمان فون هلمهولتز;
- ابن طفیل;
- جان استوارت میل;
- ویگوستسکی؛
- لئوپولد فون رانکه;
- رابرت گروسست;
- رابرت بویل.
بنابراین، تعریف تجربه گرایانه بر خلاف عقل گرایی که دانش را فطری در وجود توصیف می کند، مبتنی بر تجربیات حسی برای دانش مردم است. به عبارت دیگر، دانش از اعمال تجربه شده در زندگی روزمره، تشکیل ساختارهای شناختی موجود و ادراکات آن در مورد حواس ناشی می شود.
همچنین بخوانید: نیچه: زندگی، کار و مفاهیم اصلیپس شناخت انسان ذهن و نظریه هایی که توسعه آن را توضیح می دهند، قطعا برای خودشناسی و روابط بین افراد ضروری است. اگر به این موضوع علاقه دارید و می خواهید در مورد رازهای ذهن بیشتر بدانید، دوره آموزشی روانکاوی ما را بشناسید. با این مطالعه شما قادر خواهید بود در میان آموزش ها، خود را بهبود بخشیدخودشناسی، زیرا تجربه روانکاوی میتواند به دانشآموز و بیمار/مشتری دیدگاههایی درباره خود ارائه دهد که دستیابی به آنها به تنهایی عملاً غیرممکن است.