فهرست مطالب
اسطوره سیزیف شخصیتی در اساطیر یونانی بود که پادشاهی کورنت را پایه گذاری کرد. او آنقدر حیله گر بود که توانست خدایان را فریب دهد. سیزیف حریص پول بود و برای بدست آوردن آن به هر شکلی از فریب متوسل شد. همچنین گفته می شود که او دریانوردی و تجارت را تشویق می کرد.
شما در این مقاله جزئیاتی در مورد داستان سیزیف خواهید دید که:
- به عنوان یک مجازات، محکوم شد سنگ را به بالای تپه، به بالای کوه حمل کند. "کار" صعود، ابدی.
- برای تحلیلگران معاصر، اسطوره سیزیف تمثیلی از وضعیت بی پایان و بیگانه کار انسان است.
- با این تحلیل. نشان داده شده است که کار نمی تواند موضوع را ارضا کند، زیرا عملکرد یک وضعیت موجود را بازتولید می کند. در یک تحلیل هذلولی) از شکنجه ; در ریشه شناسی، کلمه "کار" از " tripalium "، یک ابزار شکنجه با "سه چوب"، در لاتین آمده است.
Sisyphus
او پسر ائولو و انارتا و شوهر مروپه بود، فرهنگهایی وجود دارد که نشان میدهد او پدر ادیسه با آنتیکله قبل از ازدواج با لائرتس بود. با این حال، او به خاطر جمله اش که قرار دادن سنگی بر بالای کوه بود، مشهور است. که قبل از رسیدناوج آن به آغاز خود باز می گردد و بیش از پیش شکست این فرآیند غیرمنطقی را تکرار می کند.
او مروج دریانوردی و تجارت بود. بلکه حریص و دروغگو، توسل به اقدامات غیرقانونی. از جمله کشتار مسافران و کوهنوردان برای افزایش ثروتشان. سیزیف از همان دورههای هومر به عنوان باهوشترین و خردمندترین آدمها شناخته میشد.
افسانه سیزیف در اساطیر یونانی
افسانهها میگوید که سیزیف شاهد ربودن آگینا بوده است. پوره، توسط خدای زئوس. او تصمیم می گیرد در برابر این واقعیت سکوت کند، تا اینکه پدرش، آسوپو، خدای رودخانه ها، به کورینت می رسد و او را درخواست می کند. مبادله با منبع آب شیرین برای کورینث. آسوپو می پذیرد.
اما زئوس پس از فهمیدن این موضوع عصبانی شده و تاناتوس، خدای مرگ را برای کشتن سیزیف می فرستد. ظاهر تاناتوس ترسناک بود، اما سیزیف بی حوصله بود. او را با محبت پذیرایی می کند و او را به غذا خوردن در سلولی دعوت می کند و در آن سلول او را با دستگیری لحظه ای غافلگیر می کند.
زنده ها دیگر نمی میرند
برای مدت طولانی زمان، هیچ کس نمرد و کسی که اکنون خشمگین است، هادس، خدای عالم اموات است. دومی از زئوس (برادرش) می خواهد که اوضاع را حل کند.
بنابراین زئوس تصمیم می گیرد آرس، خدای جنگ را بفرستد تا تاناتوس را آزاد کند و سیزیف را به دنیای زیرین هدایت کند. دربا این حال، سیزیف پیشاپیش از همسرش خواسته بود که هنگام مرگ به او ادای احترام نکند. زن به طور کامل به تعهد خود عمل کرد.
درک کنید
از آنجایی که سیزیف قبلاً در عالم اموات بود، شروع به شکایت از هادس کرد. او به او گفت که همسرش به وظیفه مقدس خود برای ادای احترام به او عمل نمی کند.
هادس ابتدا او را نادیده گرفت، اما به دلیل اصرار او، به او اجازه بازگشت به زندگی را داد تا همسرش را سرزنش کند. برای چنین جرمی البته سیزیف از قبل برنامه ریزی کرده بود که به عالم اموات برنگردد.
به این ترتیب، او سال ها زندگی کرد تا اینکه در نهایت موافقت کرد تا تاناتوس را به عالم اموات بازگرداند.
مجازات
زمانی که سیزیف در عالم اموات بود، زئوس و هادس که از ترفندهای سیزیف راضی نبودند. بنابراین تصمیم می گیرند که مجازاتی مثال زدنی برای او وضع کنند.
این مجازات عبارت بود از بالا رفتن از یک سنگ سنگین از کنار کوهی شیب دار. و وقتی می خواست به قله برسد، سنگ بزرگ به دره می افتاد تا دوباره بالا برود. این باید تا ابد تکرار شود.
آلبر کامو
آلبرت کامو نویسنده و فیلسوفی بود که فلسفه ای را که به دنبال آزادی فردی بود ترویج کرد، از این رو مقاله اسطوره سیزیف به این موضوع پرداخته است. جنبه هایی از هستی که به دنبال نتیجه برای خروج از غیر منطقی بودن بشریت هستند
افسانه سیزیف اثر آلبر کامو
آلبرت کامو از این اسطوره یونانی شروع می کند تا مقاله ای فلسفی را با عنوان دقیقاً بسط دهد: "اسطوره سیزیف". او در آن مجموعه ای از ایده های مرتبط با مفهوم پوچی و بیهودگی زندگی را توسعه می دهد. جنبه های تعیین کننده در سرنوشت سیزیف بسیار مشخصه انسان امروزی است.
برای ثبت نام در دوره روانکاوی اطلاعاتی می خواهم .
همچنین بخوانید. : شیرخوارگی و ناپختگی مردانه
همچنین ببینید: کتاب های خودشناسی: 10 بهترینبنابراین، کامو از پوچ به عنوان امیدی یاد می کند که زیربنای فردا است، گویی مرگ قطعی وجود ندارد. جهان عاری از رمانتیسم، قلمروی عجیب و غیرانسانی است.
به این ترتیب، معرفت واقعی ممکن نیست، نه عقل و نه علم نمی توانند واقعیت جهان را آشکار کنند: تلاش آنها در انتزاعات بی معنی نهفته است. پوچی دردناک ترین احساسات است.
تعبیر کامو
به گفته کامو، خدایان سیزیف را محکوم کرده بودند که دائماً سنگی را به بالای کوه حمل کند. در آنجا سنگ دوباره زیر وزن خودش افتاد. آنها به دلایلی فکر می کردند که مجازاتی وحشتناک تر از کار بیهوده و ناامیدکننده وجود ندارد.
همچنین ببینید: بازی های تعاونی: آنها چه هستند، چگونه کار می کنند؟از نظر کامو، جدی گرفتن امر پوچ به معنای پذیرش تضاد بین عقل و میل در دنیایی غیرمنطقی است. بنابراین، خودکشی را باید مردود دانست، زیرا پوچ بدون انسان وجود ندارد.
بنابراین، تناقض وجود دارد.باید زندگی کرد و حدود عقل را بدون امید واهی پذیرفت. پوچی را هرگز نباید به طور کامل پذیرفت، برعکس، مستلزم مقابله با عصیان مداوم است. بنابراین، آزادی پیروز می شود.
زندگی پوچ
کامو در سیزیف قهرمان پوچ را می بیند که زندگی را تا آخر عمر می کند، از مرگ بیزار است و محکوم به انجام یک کار بی فایده است. با این حال نویسنده کار بی نهایت و بیهوده سیزیف را به عنوان استعاره ای حاضر در زندگی مدرن نشان می دهد.
به این ترتیب کار در کارخانه یا اداره کار تکراری است. این اثر پوچ است اما غم انگیز نیست، مگر در موارد نادری که فرد از آن آگاه می شود.
بنابراین کامو به طور خاص علاقه مند است که سیزیف در حالی که به پایین تپه برمی گردد تا از نو شروع کند، چه فکر می کند. این لحظه واقعاً غم انگیز است که آن مرد متوجه می شود که وضعیت او چقدر اسفبار است. بدون امید، سرنوشت با تحقیر تسخیر می شود.
اندیشه های نهایی در مورد اسطوره سیزیف
شناخت حقیقت راه غلبه بر آن است. سیزیف، مانند یک مرد پوچ، وظیفه حرکت به جلو را حفظ می کند. با این حال، هنگامی که سیزیف موفق می شود بیهودگی کار خود را تشخیص دهد و از سرنوشت خود مطمئن شود، آزاد می شود تا به پوچ بودن وضعیت خود پی ببرد. بنابراین، او به مرحله پذیرش می رسد.
اسطوره سیزیف در موردرفتار انسانی، آنها به ما اجازه میدهند آنچه را که اغلب درک نمیکنیم، به شیوهای نماینده تجسم کنیم. بنابراین، از شما دعوت می کنیم با ثبت نام در دوره آنلاین روانکاوی بالینی ما، بیشتر با ذهن انسان آشنا شوید.